تمام فیلم های جنگی-سیاسی با محوریت کندوکاور در اثرات اجمتماعی جنگ در تاریخ سینما وام دار و مدیون این ابرشاهکار استاد مسلم سینما عالیجناب برگمان کبیر هستند......
29
meshkibaf1344
۸ سال پیش
بررسی یک شاهکار تمام عیار دیگر از اینگمار برگمان = شرم
زمانی که جنگ وجه درونی و سرکوب شده انسان را بیدار می کند.
بدون تردید اینگمار برگمان سهم بسیار بزرگی در شخصیت یافتن سینمای اروپا و غنی تر کردن مدیوم سینما دارد. تنها یک نفر هست که من در سینمای اروپا، آن را اعجاب انگیز تر از برگمان یافتم و آن فلینی اعجوبه است اصلاً هرگاه به دنبال فهم معنای هوش می افتم یاد فلینی سراغم می آید. بدون تردید فلینی در قاب سینما معجزه می کرد، و برای اثبات این، تنها جاده را بس است.
شرم بسیار فیلم مشکل و بسیار فیلم عمیق و نشانگر بلوغ یک کارگردان و بلوغ یک فیلمنامه نویس است. به نظر من نقطه نظر اصلی این فیلم اصلاً جنگ و تبعات آن نیست بلکه جنگ اول اینکه در حاشیه است و دوم اینکه عنصر اساسی انضمامی ای در این فیلم است که تمام آسیب ها و پتانسیل شکنندگی نسبت های شخصیت ها با خودشان و با یکدیگر را که به طور انتزاعی در درون نشان نهفته است را به امر انضمامی ارتقاء می دهد یعنی جنگ عامل محرک برجسته کردن تمام خواسته ها، پتانسیل ها و فروپاشی های میان شخصیت هاستو یا به عبارتی دیگر برگمان با قدرت تمام نه تنها جنگ را به مدیوم سینما تبدیل می کند بلکه آن را در خدمت ویرانی روانی تمام شخصیت های فیلم قرار می دهد. این یعنی کمپوزیسیون در سینما
جان، شخصیت ضعیف و به شدت بلوغ نیافته است. این صفات را در همان نیمه ی آغازین فیلم متوجه خواهید شد. از طرف دیگر اوا زنی با اراده و محکم است و در واقع جان به او تکیه کرده است و تنها تکیه گاه او برای اثبات بازنده نبودنش و همچنین ارتباطش با جهان خارج است. و همینطور متوجه می شویم که اوا تنها چیزی که در درون خودش به عنوان کمبود حس می کند، مادر نبودن است و فرزندی که جان نمی تواند به او بدهد. شخصیت یاکوبی در ظاهر و قبل شروع جنگ خودش را بسیار محکم و با ثبات نشان می دهد اما به مرور، بعد جنگ می بینیم که همچون بچه ای احساس گرم مادر از دست داده ی خودش را در اوا می بیند و بیشتر از آنکه به او به عنوان یک زن نگاه کند به عنوان یک مادر او را در نظر می گیرد و این رابطه می تواند تنها نقطه ی قوتی که جان در زندگی خودش می دید( یعنی اوا) را از او بگیرد پس مردی که حتی جرأت شلیک کردن به یک مرغ را ندارد به نحوی از درون متحول می شود که دو مرد را می کشد. به یک معنا فیلم به سمت نشان دادن چگونگی فاسد شدن جان می رود و از طرف دیگر به سمت چگونگی تحلیل رفتن اوا نیز می رود اما در این بین، بقیه ی کارکترهای فیلم نیز به شدت شخصیت های پیچیده ای هستند و برگمان همه چیز را دقیق در درون ذهنش چیده است چرا که فاسد شدن یاکوبی و مرد ماهیگیر( فیلیپ) را نیز به مثابه ی یک شخصیت، نظاره گر هستیم.
برای این فیلم در یک کامت نمی توان امر رضایت بخشی نوشت، نیاز به صفحات طولانی دارد. اما به عبارتی دیگر این فیلم یعنی مدیوم سینما، یعنی نسبت های انسانی و جنگ به مثابه ی سینما
9
mehdi.taheri007
۱۰ سال پیش
این فیلم یکی از محبوب ترین فیلمهای برگمانیست ها به حساب میاد و نکته جالب اینکه برگمان این فیلم خودشو دوست نداشته و معتقد بود که فیلمنامه در نیمه اول فیلم ضعیف بوده این فیلم با نام ننگ دو فضا و لایه اصلی دارد: جنگ و تبعات آن، رابطه زن و مرد. این دو به موازات هم پیش میروند و تاثیر جنگ بر انسانها و رابطه زن و مرد دیده میشود تا جایی که همزمان با سوختن خانه آنها رابطه آنها هم رو به ویرانی می رود.
این فیلم با رویای مرد آغاز می شود و با رویای زن پایان می پذیرد.گویی که تمام فیلم کابوسی است در میان این دو رویا. یک خاطره هم در وسط فیلم توسط یاکوبی گفته می شود که هر سه تفسیری یونگی می پذیرد. تغییر مرد بعد از وقایع جنگ و بی وفایی زن، که او را که قادر به شلیک به مرغ نبود تبدیل به کسی میکند که برای لباس به انسان شلیک می کند.
فرم و محتوا در این فیلم تناسب جالبی دارد. محتوایی ازلی ابدی در فرمی که روایتگر این پدیده ننگ آلود است یعنی جنگ و مرگ انسانها. به هر حال جای چنین فیلمی در کارنامه برگمان خالی به نظر می رسید: کسی که در نوجوانی هیتلر را ملاقات کرده و شاهد جنگ جهانسوز دوم بوده است. فیلم نسبت به دیگر کارهای برگمان دارای پروداکشن بزرگی است و توانسته بعد از موفقیتهای بین المللی با صرف زمان و بودجه کافی فیلم خود را بسازد. در این فیلم از پایان باز در انتها استفاده کرده است. و چند نکته دیگر که بگذریم ببینید و لذت ببرید. نظری داشتید بگید.
7
stingsteveborden8
۸ سال پیش
داشتم فروشنده رو نگاه میکردم تو این سکانس به تابلویی از پوستر فیلم Shame/Skammen برگمان، برخوردم. خیلی برام جالب توجه بود چون به تازگی Shame رو هم دیده بودم. بدون شک انتخاب این پوستر تصادفی نبوده و بسیار حساب شده در سکانس های پایانی توسط آقای فرهادی جای گرفته. اسپویل:در فیلم Shame نیز همچون فروشنده شرایط غیرمنتظره ای (جنگ) در کنار رابطه ی زن و مرد به موازات هم پیش میروند و تاثیر جنگ بر رابطه آنها دیده میشود تا جایی که همزمان با سوختن خانه ی آنها، رابطه ی آنها نیز رو به ویرانی می رود. گویی که تمام فیلم کابوسی است در میان رویای ابتدایی مرد(Max von Sydow) و انتهایی زن(Liv Ullmann). به نظرم فروشنده خیلی بهتر از دو فیلم قوی و شاخص Elle و Toni Erdman بود و باید گولدن گلوب رو میبرد. امیدوارم در اسکار موفق باشه
4
aminmokhtari68
۱۰ سال پیش
جزو تکان دهنده ترین و برترین فیلمهای برگمان...
3
Foad
۱۰ سال پیش
شاهکار نیست ولی خوبه
2
ebiii37
۱۰ سال پیش
فیلم خوب فیلمی که آدم رو درگیر میکنه و احساسات رو به شکل خیلی ساده نشون میده
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
تمام فیلم های جنگی-سیاسی با محوریت کندوکاور در اثرات اجمتماعی جنگ در تاریخ سینما وام دار و مدیون این ابرشاهکار استاد مسلم سینما عالیجناب برگمان کبیر هستند......
بررسی یک شاهکار تمام عیار دیگر از اینگمار برگمان = شرم
زمانی که جنگ وجه درونی و سرکوب شده انسان را بیدار می کند.
بدون تردید اینگمار برگمان سهم بسیار بزرگی در شخصیت یافتن سینمای اروپا و غنی تر کردن مدیوم سینما دارد. تنها یک نفر هست که من در سینمای اروپا، آن را اعجاب انگیز تر از برگمان یافتم و آن فلینی اعجوبه است اصلاً هرگاه به دنبال فهم معنای هوش می افتم یاد فلینی سراغم می آید. بدون تردید فلینی در قاب سینما معجزه می کرد، و برای اثبات این، تنها جاده را بس است.
شرم بسیار فیلم مشکل و بسیار فیلم عمیق و نشانگر بلوغ یک کارگردان و بلوغ یک فیلمنامه نویس است. به نظر من نقطه نظر اصلی این فیلم اصلاً جنگ و تبعات آن نیست بلکه جنگ اول اینکه در حاشیه است و دوم اینکه عنصر اساسی انضمامی ای در این فیلم است که تمام آسیب ها و پتانسیل شکنندگی نسبت های شخصیت ها با خودشان و با یکدیگر را که به طور انتزاعی در درون نشان نهفته است را به امر انضمامی ارتقاء می دهد یعنی جنگ عامل محرک برجسته کردن تمام خواسته ها، پتانسیل ها و فروپاشی های میان شخصیت هاستو یا به عبارتی دیگر برگمان با قدرت تمام نه تنها جنگ را به مدیوم سینما تبدیل می کند بلکه آن را در خدمت ویرانی روانی تمام شخصیت های فیلم قرار می دهد. این یعنی کمپوزیسیون در سینما
جان، شخصیت ضعیف و به شدت بلوغ نیافته است. این صفات را در همان نیمه ی آغازین فیلم متوجه خواهید شد. از طرف دیگر اوا زنی با اراده و محکم است و در واقع جان به او تکیه کرده است و تنها تکیه گاه او برای اثبات بازنده نبودنش و همچنین ارتباطش با جهان خارج است. و همینطور متوجه می شویم که اوا تنها چیزی که در درون خودش به عنوان کمبود حس می کند، مادر نبودن است و فرزندی که جان نمی تواند به او بدهد. شخصیت یاکوبی در ظاهر و قبل شروع جنگ خودش را بسیار محکم و با ثبات نشان می دهد اما به مرور، بعد جنگ می بینیم که همچون بچه ای احساس گرم مادر از دست داده ی خودش را در اوا می بیند و بیشتر از آنکه به او به عنوان یک زن نگاه کند به عنوان یک مادر او را در نظر می گیرد و این رابطه می تواند تنها نقطه ی قوتی که جان در زندگی خودش می دید( یعنی اوا) را از او بگیرد پس مردی که حتی جرأت شلیک کردن به یک مرغ را ندارد به نحوی از درون متحول می شود که دو مرد را می کشد. به یک معنا فیلم به سمت نشان دادن چگونگی فاسد شدن جان می رود و از طرف دیگر به سمت چگونگی تحلیل رفتن اوا نیز می رود اما در این بین، بقیه ی کارکترهای فیلم نیز به شدت شخصیت های پیچیده ای هستند و برگمان همه چیز را دقیق در درون ذهنش چیده است چرا که فاسد شدن یاکوبی و مرد ماهیگیر( فیلیپ) را نیز به مثابه ی یک شخصیت، نظاره گر هستیم.
برای این فیلم در یک کامت نمی توان امر رضایت بخشی نوشت، نیاز به صفحات طولانی دارد.
اما به عبارتی دیگر این فیلم یعنی مدیوم سینما، یعنی نسبت های انسانی و جنگ به مثابه ی سینما
این فیلم یکی از محبوب ترین فیلمهای برگمانیست ها به حساب میاد
و نکته جالب اینکه برگمان این فیلم خودشو دوست نداشته و معتقد بود که فیلمنامه در نیمه اول فیلم ضعیف بوده
این فیلم با نام ننگ دو فضا و لایه اصلی دارد: جنگ و تبعات آن، رابطه زن و مرد.
این دو به موازات هم پیش میروند و تاثیر جنگ بر انسانها و رابطه زن و مرد دیده میشود تا جایی که همزمان با سوختن خانه آنها رابطه آنها هم رو به ویرانی می رود.
این فیلم با رویای مرد آغاز می شود و با رویای زن پایان می پذیرد.گویی که تمام فیلم کابوسی است در میان این دو رویا.
یک خاطره هم در وسط فیلم توسط یاکوبی گفته می شود که هر سه تفسیری یونگی می پذیرد.
تغییر مرد بعد از وقایع جنگ و بی وفایی زن، که او را که قادر به شلیک به مرغ نبود تبدیل به کسی میکند که برای لباس به انسان شلیک می کند.
فرم و محتوا در این فیلم تناسب جالبی دارد.
محتوایی ازلی ابدی در فرمی که روایتگر این پدیده ننگ آلود است یعنی جنگ و مرگ انسانها.
به هر حال جای چنین فیلمی در کارنامه برگمان خالی به نظر می رسید: کسی که در نوجوانی هیتلر را ملاقات کرده و شاهد جنگ جهانسوز دوم بوده است.
فیلم نسبت به دیگر کارهای برگمان دارای پروداکشن بزرگی است و توانسته بعد از موفقیتهای بین المللی با صرف زمان و بودجه کافی فیلم خود را بسازد.
در این فیلم از پایان باز در انتها استفاده کرده است.
و چند نکته دیگر که بگذریم
ببینید و لذت ببرید.
نظری داشتید بگید.
داشتم فروشنده رو نگاه میکردم تو این سکانس به تابلویی از پوستر فیلم Shame/Skammen برگمان، برخوردم. خیلی برام جالب توجه بود چون به تازگی Shame رو هم دیده بودم. بدون شک انتخاب این پوستر تصادفی نبوده و بسیار حساب شده در سکانس های پایانی توسط آقای فرهادی جای گرفته. اسپویل:در فیلم Shame نیز همچون فروشنده شرایط غیرمنتظره ای (جنگ) در کنار رابطه ی زن و مرد به موازات هم پیش میروند و تاثیر جنگ بر رابطه آنها دیده میشود تا جایی که همزمان با سوختن خانه ی آنها، رابطه ی آنها نیز رو به ویرانی می رود. گویی که تمام فیلم کابوسی است در میان رویای ابتدایی مرد(Max von Sydow) و انتهایی زن(Liv Ullmann).
به نظرم فروشنده خیلی بهتر از دو فیلم قوی و شاخص Elle و Toni Erdman بود و باید گولدن گلوب رو میبرد. امیدوارم در اسکار موفق باشه
جزو تکان دهنده ترین و برترین فیلمهای برگمان...
شاهکار نیست ولی خوبه
فیلم خوب فیلمی که آدم رو درگیر میکنه و احساسات رو به شکل خیلی ساده نشون میده