زنی بازیگر توسط همسرش که به دوستان او حسادت می کرد به قتل می رسد. روز بعد،نویسنده ای به نام "رابرت تیسدال" که یکی از دوستان او بود، جسدش را در ساحل پیدا می کند. او برای تماس به پلیس فرار می کند اما دو شاهدی که این ماجرا را می بینند تصور می کنند او قاتلی است که پا به فرار گذاشته است.او دستگیر می شود و...
زنی بازیگر توسط همسرش که به دوستان او حسادت می کرد به قتل می رسد. روز بعد،نویسنده ای به نام "رابرت تیسدال" که یکی از دوستان او بود، جسدش را در ساحل پیدا می کند. او برای تماس به پلیس فرار می کند اما دو شاهدی که این ماجرا را می بینند تصور می کنند او قاتلی است که پا به فرار گذاشته است.او دستگیر می شود و...
6.8
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
شاهکار درخشان میزانسن
ناهماهنگی در ارکستر
هیچکاک مثل همیشه در همان دقایق اول فیلمش ضرب اول فیلمنامه را می نوازد و با سرعت مثل همیشه با یک آغاز کاملا فانتزی فیلمش را چند لایه می کند.حالا چرا همیشه این کار را می کند؟ چون بین لایه ها ی فانتزی/واقعی می تواند تعلیق خود را بکارد وگرنه در غیر اینصورت فیلم هیچکاکی نمی شود. فیلم با دعوای زن و شوهری شروع می شود و فردای آن جنازه ی زن(کریستین) در ساحل دریا پیدا می شود.این نوع خاص جنایت در تمام فیلم های هیچکاک اتفاق می افتد چرا که پلی است از واقعیت به فانتزی و یا شروع سیر شخصیت بی گناه برای باز پس گیری بی گناهیش(این چیزیست که هیچکاک می گوید اصلا به جنایت در فیلم من توجه نکنید چرا که آن یک بهانه است تا فیلم آغاز شود یعنی مگافی). البته این تم به همین سادگی نیست چرا که عموماً در این فضای خیالی یا فانتزی، شخصیت بایستی ارتقاء پیدا کند و کامل شود. از جایی که فضای دوم یا لایه ی دوم آغاز می شود مراد هیچکاک آغاز می شود.
فیلم تمام خصلت های سینمای مؤلف هیچکاک را به وضوح دارد. عشق/درمانگر. این دو کلمه در سینمای هیچکاک مترادف است و هرچه بیشتر این عشق عمیق شود یعنی شخصیت زن، شخصیت مرد(بی گناهیش) را باور کند، فیلم لحظه به لحظه به حل معماها ی خودش نزدیک می شود.
چند میزانسن فوق العاده، هیچکاک در این فیلم دارد که خودش کلاس درسه
۱-زمانیکه اریکا، رابرت را به خانه ای خرابه برده است وسپس به خانه خودش می رود، درست سر سکانس میز غذا. نوع دیالوگ هایی که بین برادرانش رد و بدل می شود و پاسخ هایی که پدرش(افسر پلیس) می دهد و ری اکشن هایی که به اریکا باز می گردد فوق العاده فضای حاکم را میسازد.یعنی از یک طرف چیز هایی اریکا می داند که آنها نمی دانند و در ضمن تمام بحث هایی که می شود به ضد رابرت تمام می شود و این ها را ما همچون اریکا درک می کنیم.این فضا را هیچکاک با تدوین و زوایای دقیق دوربین در آورده است.
۲- سکانس پایانی فیلم، که دنبال فردی می گردیم که چشمانش ناخودآگاه پلک میزند.دوربین هیچکاک بدون هیچ کاتی، کل فضای هتل را در هوا دور میزند و آرام آرام دوربین روی صورت کلوزاپ شده ی شخص(قاتل) مورد نظر می ایستد و از این به بعد ما با دید او فضا را تجربه می کنیم. او با دیدن ویل پیر و پلیس ها لحظه به لحظه به استرسش اضافه می شود و ارکستر را ناهماهنگ می کند. هرچه بیشتر می ترسد، هماهنگی ارکستر را خراب تر می کند تا اینکه کامل از حال می رود.این سکانس عالی کارگردانی شده.
البته نمی شود درباره ی همه ی وجوه فیلم سخن گفت اما من به همین قناعت می کنم.۱۰از۱۰
عنوان اصلی فیلم «جوان و بی‌گناه» یا «Young and Innocent» هست. لطفا عنوان «The Girl Was Young» که در اکران‌های متفرقه روی فیلم گذاشته شده رو عوض کنید.
بازم یه شاهکار دیگه از استاد بزرگ سینما
این فیلم یک شاهکار به تمام معناست
شک در دانلودش نکنید.
به زمان ساخته شدنش توجه نکنید چرا که بسیار جدید آن را خواهید یافت.
هیچکاک اولین فیلم هایش در امریکا رو تحت قراردادش با دیوید سلزنیک ساخت ، قراردادی که به تولید شاهکار هایی مثل ربکا و طلسم شده و بدنام ختم شد . بن هکت فیلمنامه نویس مشهوری که او هم تحت قرارداد سلزنیک بود موقعی در مورد هیچکاک در یک نامه به سلزنیک نوشت : هیچکاک بی شک فیلمساز بزرگی ست به شرطی که یک نفر او را کنترل کند چون اگر هیچکاک رو به حال خودش رها کنیم تا ابد میخواهد فیلم هایی در مورد تعقیب و گریز بسازد فیلم هایی که به محض آغاز هر تماشاگری میتونه آخرش رو پیش بینی کنه.
بن هکت کاملا حق داشت ، فیلم هایی که هیچکاک بدون نظارت یک تهیه کننده و به اختیار خودش ساخته بود یک تم اصلی داشت ؛ یک مرد بی گناه و از همه جا بی خبر به اشتباه متهم قتل میشه و از دست پلیس فرار میکنه و در راه فرار با دختر زیبایی آشنا میشه و در آخر فیلم بی گناهی ش به پلیس ثابت میشه و دست در دست دختر به سمت خوشبختی راهی میشه . تقریبا نیمی از فیلم های هیچکاک با همین تم تکراری و صد در صد قابل پیش بینی ساخته شده بودند که به چند نمونه که در ذهن دارم اشاره میکنم : قتل ۱۹۳۰ ، ۳۹ پله ۱۹۳۵، the girl was young ۱۹۳۷ ,خرابکار ۱۹۴۲ ، طلسم شده ۱۹۴۵ ،stage fright ۱۹۵۰ , شمال از شمال غربی ۱۹۵۹ .
و جالبه که تمام فیلم هایی که هیچکاک با این مضمون ساخت فیلم هایی بود که بدون کنترل یک نفر از بالا ساخته شدند .
این فیلم هم دقیقا جزو فیلم هایی ست که هیچکاک کاملا به اختیار خودش بود .