«بلانچ تيلر» (هريس)، احضارکننده ي حرفه اي ارواح است و در تظاهر به برقراري رابطه با روح خواهر مرحوم «جوليا رين برد» پولدار (نسبيت)، مي فهمد که چهل سال پيش «جوليا» خواهرش را مجبور کرده براي جلوگيري از رسوايي و بدنامي، فرزند نامشروعش را رها کند، و حالا حاضر است ده هزار دلار بدهد تا ردي از خواهرزاده اش پيدا کند...
«بلانچ تيلر» (هريس)، احضارکننده ي حرفه اي ارواح است و در تظاهر به برقراري رابطه با روح خواهر مرحوم «جوليا رين برد» پولدار (نسبيت)، مي فهمد که چهل سال پيش «جوليا» خواهرش را مجبور کرده براي جلوگيري از رسوايي و بدنامي، فرزند نامشروعش را رها کند، و حالا حاضر است ده هزار دلار بدهد تا ردي از خواهرزاده اش پيدا کند...
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
۶ از ۱۰ ..وداع بزرگترین مبدع فرم در تاریخ سینما با هنر هفتم..
نقد و بررسی فیلم Family Plot (توطئه خانوادگی)
توطئه خانوادگی ساختار خیلی قابل بحثی دارد و به نظر من ویژگی فیلم ، در همین ساختارش هست . دو زوج در فیلم داریم که یکی خانم بلانچ که احضار روح می کند و نامزدش ؛ که تابع زندگی معمولی و روزمره اند و یک زوج گنگستر که آدم ربایی می کنند که هویت معینی هم ندارند .
هیچکاک قصه این دو زوج را به صورت پارالل و موازی با هم بیان می کند ، و به نظر می رسد که اصلا ربطی به هم ندارند ، اما چنان خوب این دو قصه را به هم ادغام می کند و به هم می رساند که انگار یک قصه واحد بوده وارتباط دو زوج برای ما مشخص می شود. این ساختار را هیچکاک با جزئیات بسیار زیاد از اول تا آخر به دقت رعایت می کند.
فیلم مثل فیلم های دیگه ی هیچکاک شروع نمیشه ، با بلانچ فیلم آغاز میشود ؛ دختر جوانی که ادای احضار روح کردن را در می آورد (با صدا و ادا در آوردن ) و از پیرزن های ثروتمند به نوعی اخاذی می کند . بازی بی نظیر بابارا هریس که یکی از ستون های فیلم هست قابل مشاهده هست ، حتما به نقش آفرینی او دقت کنید ، بسیار انعطاف دارد ، حتی زمانی که شیطنت داشته و طمعکار هست باز ، همزادپنداری ما را بر می انگیزد . این قطعا یکی از نقاط قوت فیلم هیچکاک هست.
بازیگر دیگر این فیلم که خیلی خوب بازی کرده ویک شخصیت هیچکاکی را ساخته است ، ویلیام دیواین هست ؛ آدم ربای اصلی فیلم. نیمی از صورتش (نیمه راست) به شدت مهربان و معصوم هست ، نیمه دیگر صورتش ، درست برعکس ه، شوم ، خبیث و وحشی ، این دو نیمه صورت با بازی بسیار خوب و کنترل شده دیواین و البته با کنترل هیچکاک ، در دوشخصیت این آدم به درستی درآمده ، در واقع این دو آدم ؛ بابارا هریس و ویلیام دیواین ، دو ستون مهم فیلم ، در بازی هایند که فیلم را نگه می دارند ، ساختار را هم عرض کردم ؛ ساختار غیر پارالل که پارالل می شود و در آخر به هم می پیوندد .
فیلم پر از جزییات هیچکاکی هست، یعنی از احضار روح گرفته تا یک سکانس بسیار بینظیر؛ سکانس رفتن بلانچ و نامزدش با یک قرار ملاقات مشکوک به کوهستان ، پر از تعقیب و گریز ، خرابی ماشین ، تریلر بسیار جدی ، صحنه هایی پرکشش و جنایی و به شدت شوخ و شنگ ، این لحن شوخ صحنه ، جدی بودن اتفاقات را نه تنها کم نمی کند بلکه سوسپانس را هم تقویت می کند. این در واقع نکته ای است که من خیلی از مواقع دوست دارم در مورد هیچکاک بگویم ، آن هم (Sense of humor‏) یعنی شوخ طبعی انگلیسی هیچکاک هست که وحشت و تنش را در صحنه تشدید می کند و به نظرم هیچکاک یکی از بهترین هاست ، با اینکه یک تریلر جدی می سازد ، شوخ طبعیش ، کنار و در درون تریلر ، صحنه را محکم تر و موثرتر می کند . توطئه خانوادگی یکی از این ویژگی ها را دارد یعنی این ویژگی شوخ طبعی همراه با اکشن های تریلر.
صحنه ای دیگر ،صحنه مراسم عزاداری و تدفین هست ، که هیچکاک آرام آرام راننده (دوست بلانچ) را در یک لانگ شات نشان می دهد ، بالای سر قبر می آییم ، یک صحنه سنتی عزاداری هست و کشیش دارد حرف می زند ، باز دوباره با یک حرکت تراک به راست دوربین ، ما راننده را می بینیم ، اینجاست که می فهمیم سوژه ، راننده هست ، دوربین بالا میاد و ما قبرستان را با یک زاویه از بالا مشاهده می کنیم ، از بالا که نگاه می کنیم یک پازل مشاهده می شود ، پازل خیلی جالبی هست ، انگار که قبرستان تبدیل به یک پازل بازی شده و در ادامه که راننده خانمی را تعقیب می کند و ... . این نوع سازماندهی ، حرکت دوربین ، این زاویه و این پازل و میزانس های درست و اینکه که چطور سوژه ای را به سوژه ی دیگر تبدیل می کند از ویژگی های هیچکاک هست ، هم از قدرت های توطئه خانوادگی.
صحنه ربودن کشیش را در فیلم دقت کنید ، ببینید از نظر سینمایی ، قطع های خوب ، نماهای اندازه و سرعتی که از تدوین دست می دهد چقدر خوب این آدم ربایی را به مخاطب انتقال می دهد . جنبه مذهبی قضیه هم لابلای پس زمینه دیده می شود ؛ جملاتی که روی نمایی درون کلیسا ، از گرفتن و دزدیدن کشیش دارد. هیچکاک هم با کشیش شوخی می کند و هم در واقع نگاه مذهبی خودش را در جاهایی عیان می کند .
به یک صحنه خوب دیگر فیلم می رسیم ، جایی که باربارا هریس با پای خودش به دام می افتد ، انگار که از قبل آماده گرفتار شدن را دارد ، ببینید هیچکاک چگونه این سوسپانس را سازمان می دهد ؛ آدم های خانه (لوین و همکار زنش) اصلا آمادگی این را ندارند که کسی وارد خانه بشود ، بلانچ (به معنی سفید) با پای خودش وارد می شود ، یعنی طعمه با پای خودش وارد می شود ، حالا سازماندهی هیچکاک را ببینید ، از اون صحنه هایی هست که نورپرازی ، نوع میزانس ها ، شوخ طبعی و دریک کلام استادی هیچکاک قابل مشاهده هست .
بالاخره به صحنه آخر می رسیم ؛ صحنه پنهان کردن الماس . بلانچ از پله ها بالا می رود ، ناگهان یک لوستر را می بیند (لوستری که تقریبا در اکثر فیلم های هیچکاک هست ، از مستاجر تا سر گیجه و ...) ، الماس در لوستر جاسازی شده ، زن بر می دارد ، همراه با همدستش ، پایین می آیند ، زن روی پله ها می نشیند ، یک نمای مدیوم ، آرام آرام یک مدیوم کلوز ، یک چشمک زده می شود ، این در واقع خداحافظی هیچکاک هست ، در واقع شیطنت اون هست ، چشمک برای خداحافظی هیچکاک از سینما جالب هست ، حیف هست ولی جالب هست.
در همان سکانس که بلانچ می آید سراغ آدم رباها ، در لحظه که دارد برای آدم ربا (ویلیام دیواین) ایجاد مزاحمت می کند و آدم ربا ها قصد دور کردن شر اون را دارند در میزانسنی که کلام و حالات با هم متضاد اند (دارد خبر میلیونر شدن او را میده ولی نگاه ها یک نوع نگاه متضاد و از سر واکردن هست )، سپس در همین صحنه به محض اینکه اوضاع رو به آرامی می رود تکه ای از لباس کشیش که از ماشین بیرون زده دیده می شود ، که همدست آدم ربا سعی می کند که این تکه از لباس را داخل ماشین کند ، هیچکاک در اینجا زاویه به دوربین می دهد و اینسرت می گیرد ، با باز شدن درب ماشین ، سر کشیش از ماشین بیرون می زند و بلانش را غافلگیر می کند . این هیچکاک هست ، یک شیطنت هیچکاکی ، تریلر را به شوخی و سپس به جدی تبدیل می کند و در واقع وزن صحنه را دوبرابر می کند.
فیلم آخر هیچکاک ، هرچند نه به اندازه بعضی آثار ماقبل ، یک فیلم سرپای دیگر از اوست ، هیچکاک دیگهر قصد ساختن شاهکار ندارد شاهکار هایش را ساخته ، ولی می خواهد فیلمی دیگر بسازد که ما لذت ببریم و سرپا و سرحال از سینما بیرون بیاییم و به نظر من کاملا موفق بوده.
متوسط رو به خوب..
با اینکه آخرین اثر هیچکاکه ولی همچنان سرحال و سرزنده..بازی باربارا هریس هم خیلی خوب بود..
۱۰ از ۱۰ ... وداع بزرگ ترین کارگردان تاریخ سینما با سینما !
۷ از ۱۰
یه فیلم بود که ریس یه گروه سرقت فقط از پشت پرده با اعظائ مخوف خودش صحبت می کرد ولی کسی چهره او رو نمی دید یا نمی تونست ببینه..که یه پلیس زیرک سرنخی از یه بیمارستان روانی به دست مییاره.کسی اسمشو میدونه؟
نه خوب بود نه بد . ایراد این فیلم این بود که روایتگری خسته کننده ای داشت مخصوصا نیمه ی اول فیلم . البته به نظرم از فیلمی مثل شمال به شمال غربی که خیلی هم ازش تعریف می کنن بهتر بود. دید مذهبی هم توی فیلم بود در مورد فرزند نامشروع که من قبول ندارم این دید رو. در کل ۵ از ۱۰