"آلیس وایت" دختر یک فروشنده لندنی در دهه ۱۹۲۰ است. دوست پسر او، "فرانک وبر" که کارآگاه اسکاتلند یارد است به نظر می رسد بیشتر از او به کارهای پلیسی علاقه دارد. او یک شب "آلیس" را بیرون می برد اما "آلیس" قصد دارد بطور مخفیانه با مرد دیگری دیدار کند. "آلیس" می پذیرد به همراه مرد برای دیدن استدیو او برود اما...
"آلیس وایت" دختر یک فروشنده لندنی در دهه ۱۹۲۰ است. دوست پسر او، "فرانک وبر" که کارآگاه اسکاتلند یارد است به نظر می رسد بیشتر از او به کارهای پلیسی علاقه دارد. او یک شب "آلیس" را بیرون می برد اما "آلیس" قصد دارد بطور مخفیانه با مرد دیگری دیدار کند. "آلیس" می پذیرد به همراه مرد برای دیدن استدیو او برود اما...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
فیلمنامه دارای ایراد هایی هست اما کارگردانی هیچکاک مثل همیشه عالیست.
مقدمه ی فیلم خیلی طولانی می شود در صورتی که هیچکاک عموماً در عرض چند دقیقه ی کوتاه گره فیلمش را ایجاد می کند و ضرباهنگ سریعی دارد. اما اینجا تقریباً نیمی از فیلم مقدمه است تا تازه وارد فضای هیچکاکی شویم. خوب البته این ایراد کمی نیست و به شدت به ریتم فیلم ضربه می زند.
اما از زمانی که قتل را آلیس انجام می دهد یه نیم ساعت فیلم هیچکاکی، تجربه می کنیم. لحظه ای که فرانک دستکش آلیس را در صحنه ی جرم پیدا می کند را به خاطر آورید که هیچکاک چطور با زوایای دوربینش فضای حاکم را می سازد و حس فرانک را سینمایی به تصویر می کشد و اینکه فرانک دستکش را در دستانش می فشرد(یا می پوشاند) نشان از این دارد که می خواهد از نامزد خود دفاع کند.
بهترین سکانس فیلم در مغازه ی پدر آلیس اتفاق می افتد. میزانسن سر میز صبحانه را هیچکاک استثنایی به تصویر کشیده است. یعنی یکی از مشتری ها مدام در جملاتش از چاقو استفاده می کند و هیچکاک هم مدام بین او و آلیس پن می کند و هر لحظه به صورت آلیس نزدیکتر می شود تا جایی که آلیس بی اختیار چاقو را پرتاب می کند و از پس بریدن نان برنمی آید. این لحظات را هیچکاک ماهرانه گرفته است و قادر است حس آلیس را به ما منتقل کند.باید از هیچکاک یاد گرفت که چطور مضمون سینمایی خلق کنیم.
اما یکی از بهترین پلان های فیلم از زمانی اتفاق می افتد که فرانک وارد مغازه می شود و همچنین بعد از او آقای تریسی(کسی که دنبال گرفتن حق السکوت است) وارد می شود.۱-از یه طرف آلیس را داریم که هنوز حادثه ی دیشب را هضم نکرده است و دارای عذاب وجدان است .۲- فرانک هم دارای حالت دوگانه است و بین وظیفه و عشقش گیر کرده است و۳- جناب تریسی(عامل اخلال هیچکاکی) را داریم که از کل ماجرا با خبر است. این سه لایه در یک میزانسن در رو در روی هم قرار می گیرند و هیچکاک لحظات زیبایی را در دوربینش خلق می کند.
البته به نظرم نوع تموم شدن همین سکانس هم زیاد خوب نیست و حتی زیاد پایان فیلم هم گیرا نیست و در حد هیچکاک نیست یعنی نوع شروع شدن و تمام شدن فیلم بی نقص نیست و ایرادهای زیادی می توان وارد کرد اما نیم ساعت میانی فیلم را هیچکاک عالی کارگردانی کرده است و واقعا درخشان است.
درود
هرچند از پل هیچکاک گونه ها گذشتم ب سختی...
اما دیدنه فیلمهایش به هیچ عنوان خالی از لطف نیست ...
کسانیکه دنبال دیدنه او و در وادی او حرکت میکنند... توصیه میشه فیلمهای کوتاه تلویزیونی چندین قسمتی او با عنوان ((هیچکاک تقدیم میکند)) را ببینند. برای شناختن بهتر شخصیت نوعه نگاهش و خواستگاهش مفید خواهد بود.
بدون شک شاهکار تاریخ سینما هست این فیلم ... به قول فینچر سینما با این فیلم سینما شد