فیلمی جذاب در ژانر جنایی.اگه از علاقه مندان فیلمهای سبک استاد بزرگ سینما هستید میتونید از دیدن این فیلم لذت ببرید.
25
arminbordar
۹ سال پیش
نظرات مختلفه ولی به نظرمن عالی بود
23
darius1364
۱۰ سال پیش
اولین فیلمه هیچکاک که توش صحنه های لختی داره.
کامئو هیچکاک: شما میتونید هیچکاک رو در دقیقه ۳:۱۷ در میان جمعیت ببینید. همچنین در ۴:۰۸ اونجا ک زن و مرده حرف میرنن.
imdb
21
edFRG334
۹ سال پیش
نقد و بررسی و تخصصی فیلم Frenzy (جنون) استاد بزرگ سینما - الفرد هیچکاک -
فیلم با یک مستر شات هیچکاکی روی شهر لندن شروع می شود ، دوربین از بالا با ترک کردن و عبور از اسکله به شهر می رسد ، از روی رودخانه تایمز در حالی عبور می کند که یک قایق که دود سیاه ازش خارج می شود روی آن حرکت می کند ، (یک جور علائمی که شبیه فیلم سایه یک شک هست ) می چرخد و در کنار رودخانه ، روی یک جمعیت متراکمی زوم می کند. صحبت های یک مقام شهری را می شنویم ؛ « اینجا شهر خوبی خواهد شد ، این رودخانه از اجسام و فضولات پاک شده و تمیز می شود » ، وقتی از لغت Body برای بیان فضولات استفاده می کند ، این لغت هم به معنی جسم است و هم به معنی جسد ، همزمان با این لغت بعضی از آدم هایی که آنجا قرار دارند ، به رودخانه نگاه کرده و کلمه Body را به زبان می آورند ، هیچکاک با این لغت به نوعی بازی می کند ، جسد زنی را می بینند که با کروات خفه شده است . از کروات دور گردن زن ، به کرواتی که در حال بسته شدن توسط مردی است ، کات می زند ، این کات معنی معینی دارد ، هیچکاک می خواهد مارا به سمت قاتل سوق یا فریب بدهد. کاری که هرگز نکرده بوده ، هیچکاک هیچ وقت مارا در فیلم هایش فریب نداده ، همیشه رو راست بازی کرده ، اینجا نه با ما بازی می کند و نه می تواند فریبمان دهد و این بد هست. ما را با بلینی ؛ قهرمان فیلم ، آشنا می کند ، او مورد اتهام قرار گرفته و اخراج می شود ، با خشونت پولی را (که زیاد هم نیست ) به سمت رئیس پرت کرده و بدهی خودش را پس می دهد و با عصبانیت از آنجا خارج می شود . سریع شخصیت پردازی صورت می گیرد . خوب ، این کار ، هیچکاکی است ، شخصیت پردازی سریع ، کار هیچکاک است . در اینجا با دختری که دوست قهرمان فیلم هست آشنا می شویم . باز اینجا دختر شبیه زنان هیچکاکی نیست ، فقط شاید این جنبه او که وفادار به دوستش هست هیچکاکی هست ، ولی نه بیشتر ؛ ابدا زیبا نیست و ابدا رفتار متین زنان هیچکاکی را ندارد. به نظرم دو فیلم آخر هیچکاک مثل خودش پیر شده ، از آن شادابی و آدم های خوشایند و زیبا دور شده به یکسری انسان خنثی ، ناخوشایند و گاهی زشت رسیده ایم. به بازار میوه لندن می آییم ؛ دوربین به خوبی آنجا را به ما نشان می دهد ، از طریق بلینی با راسک آشنا می شویم ؛ یک مرد موطلایی ، ظاهرا خوشایند و جذاب و به نظر من به شدت آنتی پاتیک که اصلا مخاطب را جذب نمی کند ولی آدم محترم و محصول این وضعیت و محیط است . هیچکاک ، با این دو آدم بازی می کند ؛ یکی بیگناه و دیگری گناه کار ، به نظرم به سرعت دستش رو شده و قادر نیست تعلیق بیافریند و بیگناه را گناهکار کند و قادر نیست به ما بفهماند که رویه دیگر این گناهکار ، راسک است ، هرچقدر این ناموفق است شخص دیگر موفق است . هردو در ازدواج ناموفق اند ، بلینی قبلا ازدواج کرده و طلاق داده ، راسک او را ترغیب می کند که به دیدار زن سابقش برود ، شاید از زنش بتواند کمک بگیرد (بلینی مشکل مالی دارد) . به دیدار زنش می رود ؛ آژانس ازدواج . هیچکاک در اینجا سعی می کند با ما شوخی کند ، زنی ناموفق و مطلّقه یک آژانس ازدواج باز کرده ، خود این یک شوخی هست ، خود قضیه به نوعی طنز هست ولی به نظرم هیچکاک نتوانسته با این موضوع طنز ، پرداخت طنزی بدهد. منشی دفتر یک زن میانسال شکست خورده است ، عینکی و به شدت عقب مانده که همانجا از او شناخت پیدا می کنیم ، او همان کسی است که در ادامه به قاتل بودن بلینی (قاتل همسر سابقش) گواهی میدهد. بلینی به دفتر همسر سابقش وارد می شود ، دور میز او می چرخد ، هیچکاک اینجا همان میزانس ها و حرکات دوربینی را اجرا می کند که در صحنه های بعد با راسک انجام می دهد . بلینی پرخاشگری می کند ، اینقدر که زن مجبور می شود او را به شام دعوت کند ، تا به یک طریقی بتواند از شرش خلاص بشود و در آنجا آرام و پنهانی مقداری پول داخل جیبش قرار می دهد ، وقتی که پول شام را هم زن پرداخت می کند ، در همان میزانسن شام ، میزان پرخاشگری و شکست مرد را می بینیم ، که با دست یک لیوان گیلاس را می شکند و دستش را زخمی می کند ، به نظرم این صحنه ها کارایی چندانی ندارند و وضعیت مرد روشن است . سپس زن را به خانه اش می رساند و وارد خانه زن می شود ، اینجا هیچکاک کات خوبی می دهد ؛ تصویر بلینی را که در یک نمای مدیوم بسته ، خوابیده است داریم ، تصویر به آرامی عقب می رود ، فکر می کردیم که داخل خانه همسر سابقش هست ولی متوجه می شویم که در یک خوابگاه فقرا خوابیده ، درحالی که همان پولی را که همسرش پنهانی در جیبش قرار داده دارند از وی می دزدند. این طنز موضوعی ماجراست ؛ پول دارد ولی در خوابگاه خوابیده ، هیچکاک با این ، کار همیشگی اش را نمی کند ، به نظر می رسد فرنزی اصلا شوخ طبعی هیچکاک را ندارد ، طنز ها موضوعی اند ، فرمی نیستند . همه قتل های هیچکاک در دنیای بچگی و خیال سپری می شد ، یا به شدت فرمیک بود ، هیچکدام سبوعانه و واقعی اتفاق نمی افتد ، اینجا تنها جایی است که قتل و جنایت واقعی شده و به نظرم فرم هم پیدا نمی کند . دیگر با قتل در دنیای خیال مواجه نیستیم ، هیچ قتل هیچکاک چنین سالیک (؟؟!) نیست ، ولی قتل های این فیلم تماما سالیک اند ، حتی قتل آخر که توسط بلینی انجام میشود که خواهم گفت. این هیچکاکی نبودن قتل ، به نظرم هیچکاک و فیلم را در حد یک فیلمساز امروزی با تاسف تنزل می دهد ، ما قتل دیگری هم از راسک در فیلم داریم که دوربین نشان نمی دهد ، آرام آرام به سمت عقب راهرو را می پیماید ، انگار که ترسیده است ، راه رو و پله ها را رد می کند ، از خیابان می گذرد و در لانگ شات به تماشا می ایستد ، این دوربین و ترس خیلی خوب هست ، و اینکه پس از آن ترس عقب رفت ، در لانگ شات می گوید که در هر صورت زندگی جریان دارد و مردم در حال گذران زندگی اند. همین حرکت خوب دوربین ولی کارکرد زیادی ندارد ، چرا که با بقیه فرم های فیلم همخوان نیست و تک می افتد . برسیم به رابطه بین ، پلیس و زنش ، که هیچکاک روی آن تکیه می کند . زن مرتب برای همسرش آشپزی می کند ولی بسیار افتضاح و شوهر با اینکه به شدت معترض است به روی خودش نمی آورد . زن ، درشت هیکل تر از شوهر هست ، آشپزیه فاجعه ای دارد ، میز غذای تشریفاتی و زیبایی می چیند و در این حین حرف های مهمی بیان می کند که شوهرش را برای رسیدن به قاتل اصلی و قاتل نبودن بلینی ، کمک می کند ، بعضی این رابطه را ، رابطه خود هیچکاک و همسرش آلما ، تعبیر می کنند ؛ که آلما هم آشپز بدی بوده و هیچکاک هم به آن اعتراض داشته ، نمی دانم ، حتی اگر این باشد ، به نظرم خوب در نیامده ، صحنه ، شوخ طبعی ندارد ، اینکه غذا بد هست و شوهره مجبور است بخورد و نمی خورد برای اینکه صحنه ، هیچکاکی بشود و شوخ طبعی بگیرد ، کافی نیست . هیچکاک در این فیلم بیش از هر فیلم دیگری ، ضد ازدواج است . اگر در پنجره عقبی ضد ازدواج است ، به نظرم مقاومت جیمز استوارت خیلی انسانیست که اخر هم به این مهم تن می دهد ، ولی در اینجا از یک انتقاد به ضدیت می رسد ، همه ی ازدواج ها شکست خورده اند یا عقیم (بچه ای در کار نیست) . به صحنه ای توجه کنید (در اوایل فیلم ) که یک زوج مسن از دفتر همسر سابق بلینی خارج می شوند ، زن حدودا یک ونیم برابر مرد هست و انگار که این مرد را مسلخ می برد و گوسفندیست در دستانش . این نگاه کافی نیست ، این تنها یک موضوع است و فرم نشده ، هیچکاک همیشه از طریق فرم موضوعش را بیان می کند و در اینجا فقط به شکل تم ، نیش می زند و سرپایی و شوخ طبعی یه اثرگذارش را اینجا دیگر ندارد. همه ازدواج های دیگر هم همینطور بوده ، مثل آن دو دوستی که به بلینی کمک می کنند . برسیم به خود بلینی ، که به هر بدبختی از اداره پلیس فرار می کند ، اجرای فرار ، طرز دویدن و لباس پوشیدن ، بدون شک هیچکاکیست و مارا یاد کارهای آرام تر و درست تر هیچکاک می اندازد . با یک میله ی فلزی به سراغ راسک می آید ؛ فهمیده که قتل ، کار راسک بوده ، وقتی به آپارتمان راسک می رسد ، با میله ی فلزی به جسدی که روی آن پوشانده شده ، به جای راسک ضربه می زند و به قتل می رساند ، جسدی که قبلا مرده اما بلینی دست به جنایت می زند ، این در هیچکدام از آثار هیچکاک نیست ؛ مرد بیگناهی که گناهکار گرفته شده ، احیانا در ذهن تمایل به گناه دارد نه در عمل ، اینجا در عمل گناهکار می شود . هیچکاک همانکه در ذهنش تمایل به گناه دارد را هم محکوم می کند و مارا با آن روی خودمان مواجه می نماید و اینجا به نظرم دیگر هیچکاکی نیست ؛ تبدیل یک بیگناه به گناه کار ، که مارا با خود همراه نمی کند و این هم غیر هیچکاکی است . فیلم با آمدن پلیس بسته شده و یکی دیگر از فیلم های هیچکاک ، که تنها تا حدی تماتیک و دوربین و گاهی میزانسن ها در سطح ، هیچکاک را نمایان می کند ، به پایان می رسد . به معنی جدی با هیچکاک طرف نیستیم ، ولی باز سرگرم کننده است.
19
ha.taghizadeh90
۱۱ سال پیش
فیلم خوبیه ولی توی کارهای هیچکاک از کارهای رده دومی اش هست. همچنان کار جذابی هست و ارزش دیدن داره
13
karimi.sajad
۱۰ سال پیش
خواب آور٬ کسالت بار...حیف وقت باید تیکن ۳ رو دوباره میدیدم! تا الان متاسفانه بد ترین فیلمی هست که از هیچکاک دیدم. نمیدونم بلاتار از چیه این فیلم خوشش اومده؟!!!!!!
12
1
۱۰ سال پیش
تحمل ناپذیر! از فیلمنامه تا کارگردانی روی هوا!!! تنها خواب چندین ساعته میتواند کسالتی را که این فیلم و در مقیاس کلی تر سینمای هیچکاک بر مخاطب بینوا میگذارد از تنش به در کند!
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
فیلمی جذاب در ژانر جنایی.اگه از علاقه مندان فیلمهای سبک استاد بزرگ سینما هستید میتونید از دیدن این فیلم لذت ببرید.
نظرات مختلفه ولی به نظرمن عالی بود
اولین فیلمه هیچکاک که توش صحنه های لختی داره.
کامئو هیچکاک: شما میتونید هیچکاک رو در دقیقه ۳:۱۷ در میان جمعیت ببینید. همچنین در ۴:۰۸ اونجا ک زن و مرده حرف میرنن.
imdb
نقد و بررسی و تخصصی فیلم Frenzy (جنون) استاد بزرگ سینما - الفرد هیچکاک -
فیلم با یک مستر شات هیچکاکی روی شهر لندن شروع می شود ، دوربین از بالا با ترک کردن و عبور از اسکله به شهر می رسد ، از روی رودخانه تایمز در حالی عبور می کند که یک قایق که دود سیاه ازش خارج می شود روی آن حرکت می کند ، (یک جور علائمی که شبیه فیلم سایه یک شک هست ) می چرخد و در کنار رودخانه ، روی یک جمعیت متراکمی زوم می کند.
صحبت های یک مقام شهری را می شنویم ؛ « اینجا شهر خوبی خواهد شد ، این رودخانه از اجسام و فضولات پاک شده و تمیز می شود » ، وقتی از لغت Body برای بیان فضولات استفاده می کند ، این لغت هم به معنی جسم است و هم به معنی جسد ، همزمان با این لغت بعضی از آدم هایی که آنجا قرار دارند ، به رودخانه نگاه کرده و کلمه Body را به زبان می آورند ، هیچکاک با این لغت به نوعی بازی می کند ، جسد زنی را می بینند که با کروات خفه شده است . از کروات دور گردن زن ، به کرواتی که در حال بسته شدن توسط مردی است ، کات می زند ، این کات معنی معینی دارد ، هیچکاک می خواهد مارا به سمت قاتل سوق یا فریب بدهد. کاری که هرگز نکرده بوده ، هیچکاک هیچ وقت مارا در فیلم هایش فریب نداده ، همیشه رو راست بازی کرده ، اینجا نه با ما بازی می کند و نه می تواند فریبمان دهد و این بد هست.
ما را با بلینی ؛ قهرمان فیلم ، آشنا می کند ، او مورد اتهام قرار گرفته و اخراج می شود ، با خشونت پولی را (که زیاد هم نیست ) به سمت رئیس پرت کرده و بدهی خودش را پس می دهد و با عصبانیت از آنجا خارج می شود . سریع شخصیت پردازی صورت می گیرد . خوب ، این کار ، هیچکاکی است ، شخصیت پردازی سریع ، کار هیچکاک است . در اینجا با دختری که دوست قهرمان فیلم هست آشنا می شویم . باز اینجا دختر شبیه زنان هیچکاکی نیست ، فقط شاید این جنبه او که وفادار به دوستش هست هیچکاکی هست ، ولی نه بیشتر ؛ ابدا زیبا نیست و ابدا رفتار متین زنان هیچکاکی را ندارد. به نظرم دو فیلم آخر هیچکاک مثل خودش پیر شده ، از آن شادابی و آدم های خوشایند و زیبا دور شده به یکسری انسان خنثی ، ناخوشایند و گاهی زشت رسیده ایم.
به بازار میوه لندن می آییم ؛ دوربین به خوبی آنجا را به ما نشان می دهد ، از طریق بلینی با راسک آشنا می شویم ؛ یک مرد موطلایی ، ظاهرا خوشایند و جذاب و به نظر من به شدت آنتی پاتیک که اصلا مخاطب را جذب نمی کند ولی آدم محترم و محصول این وضعیت و محیط است . هیچکاک ، با این دو آدم بازی می کند ؛ یکی بیگناه و دیگری گناه کار ، به نظرم به سرعت دستش رو شده و قادر نیست تعلیق بیافریند و بیگناه را گناهکار کند و قادر نیست به ما بفهماند که رویه دیگر این گناهکار ، راسک است ، هرچقدر این ناموفق است شخص دیگر موفق است .
هردو در ازدواج ناموفق اند ، بلینی قبلا ازدواج کرده و طلاق داده ، راسک او را ترغیب می کند که به دیدار زن سابقش برود ، شاید از زنش بتواند کمک بگیرد (بلینی مشکل مالی دارد) . به دیدار زنش می رود ؛ آژانس ازدواج . هیچکاک در اینجا سعی می کند با ما شوخی کند ، زنی ناموفق و مطلّقه یک آژانس ازدواج باز کرده ، خود این یک شوخی هست ، خود قضیه به نوعی طنز هست ولی به نظرم هیچکاک نتوانسته با این موضوع طنز ، پرداخت طنزی بدهد.
منشی دفتر یک زن میانسال شکست خورده است ، عینکی و به شدت عقب مانده که همانجا از او شناخت پیدا می کنیم ، او همان کسی است که در ادامه به قاتل بودن بلینی (قاتل همسر سابقش) گواهی میدهد. بلینی به دفتر همسر سابقش وارد می شود ، دور میز او می چرخد ، هیچکاک اینجا همان میزانس ها و حرکات دوربینی را اجرا می کند که در صحنه های بعد با راسک انجام می دهد . بلینی پرخاشگری می کند ، اینقدر که زن مجبور می شود او را به شام دعوت کند ، تا به یک طریقی بتواند از شرش خلاص بشود و در آنجا آرام و پنهانی مقداری پول داخل جیبش قرار می دهد ، وقتی که پول شام را هم زن پرداخت می کند ، در همان میزانسن شام ، میزان پرخاشگری و شکست مرد را می بینیم ، که با دست یک لیوان گیلاس را می شکند و دستش را زخمی می کند ، به نظرم این صحنه ها کارایی چندانی ندارند و وضعیت مرد روشن است . سپس زن را به خانه اش می رساند و وارد خانه زن می شود ، اینجا هیچکاک کات خوبی می دهد ؛ تصویر بلینی را که در یک نمای مدیوم بسته ، خوابیده است داریم ، تصویر به آرامی عقب می رود ، فکر می کردیم که داخل خانه همسر سابقش هست ولی متوجه می شویم که در یک خوابگاه فقرا خوابیده ، درحالی که همان پولی را که همسرش پنهانی در جیبش قرار داده دارند از وی می دزدند. این طنز موضوعی ماجراست ؛ پول دارد ولی در خوابگاه خوابیده ، هیچکاک با این ، کار همیشگی اش را نمی کند ، به نظر می رسد فرنزی اصلا شوخ طبعی هیچکاک را ندارد ، طنز ها موضوعی اند ، فرمی نیستند . همه قتل های هیچکاک در دنیای بچگی و خیال سپری می شد ، یا به شدت فرمیک بود ، هیچکدام سبوعانه و واقعی اتفاق نمی افتد ، اینجا تنها جایی است که قتل و جنایت واقعی شده و به نظرم فرم هم پیدا نمی کند . دیگر با قتل در دنیای خیال مواجه نیستیم ، هیچ قتل هیچکاک چنین سالیک (؟؟!) نیست ، ولی قتل های این فیلم تماما سالیک اند ، حتی قتل آخر که توسط بلینی انجام میشود که خواهم گفت. این هیچکاکی نبودن قتل ، به نظرم هیچکاک و فیلم را در حد یک فیلمساز امروزی با تاسف تنزل می دهد ، ما قتل دیگری هم از راسک در فیلم داریم که دوربین نشان نمی دهد ، آرام آرام به سمت عقب راهرو را می پیماید ، انگار که ترسیده است ، راه رو و پله ها را رد می کند ، از خیابان می گذرد و در لانگ شات به تماشا می ایستد ، این دوربین و ترس خیلی خوب هست ، و اینکه پس از آن ترس عقب رفت ، در لانگ شات می گوید که در هر صورت زندگی جریان دارد و مردم در حال گذران زندگی اند. همین حرکت خوب دوربین ولی کارکرد زیادی ندارد ، چرا که با بقیه فرم های فیلم همخوان نیست و تک می افتد .
برسیم به رابطه بین ، پلیس و زنش ، که هیچکاک روی آن تکیه می کند . زن مرتب برای همسرش آشپزی می کند ولی بسیار افتضاح و شوهر با اینکه به شدت معترض است به روی خودش نمی آورد . زن ، درشت هیکل تر از شوهر هست ، آشپزیه فاجعه ای دارد ، میز غذای تشریفاتی و زیبایی می چیند و در این حین حرف های مهمی بیان می کند که شوهرش را برای رسیدن به قاتل اصلی و قاتل نبودن بلینی ، کمک می کند ، بعضی این رابطه را ، رابطه خود هیچکاک و همسرش آلما ، تعبیر می کنند ؛ که آلما هم آشپز بدی بوده و هیچکاک هم به آن اعتراض داشته ، نمی دانم ، حتی اگر این باشد ، به نظرم خوب در نیامده ، صحنه ، شوخ طبعی ندارد ، اینکه غذا بد هست و شوهره مجبور است بخورد و نمی خورد برای اینکه صحنه ، هیچکاکی بشود و شوخ طبعی بگیرد ، کافی نیست .
هیچکاک در این فیلم بیش از هر فیلم دیگری ، ضد ازدواج است . اگر در پنجره عقبی ضد ازدواج است ، به نظرم مقاومت جیمز استوارت خیلی انسانیست که اخر هم به این مهم تن می دهد ، ولی در اینجا از یک انتقاد به ضدیت می رسد ، همه ی ازدواج ها شکست خورده اند یا عقیم (بچه ای در کار نیست) . به صحنه ای توجه کنید (در اوایل فیلم ) که یک زوج مسن از دفتر همسر سابق بلینی خارج می شوند ، زن حدودا یک ونیم برابر مرد هست و انگار که این مرد را مسلخ می برد و گوسفندیست در دستانش . این نگاه کافی نیست ، این تنها یک موضوع است و فرم نشده ، هیچکاک همیشه از طریق فرم موضوعش را بیان می کند و در اینجا فقط به شکل تم ، نیش می زند و سرپایی و شوخ طبعی یه اثرگذارش را اینجا دیگر ندارد. همه ازدواج های دیگر هم همینطور بوده ، مثل آن دو دوستی که به بلینی کمک می کنند .
برسیم به خود بلینی ، که به هر بدبختی از اداره پلیس فرار می کند ، اجرای فرار ، طرز دویدن و لباس پوشیدن ، بدون شک هیچکاکیست و مارا یاد کارهای آرام تر و درست تر هیچکاک می اندازد . با یک میله ی فلزی به سراغ راسک می آید ؛ فهمیده که قتل ، کار راسک بوده ، وقتی به آپارتمان راسک می رسد ، با میله ی فلزی به جسدی که روی آن پوشانده شده ، به جای راسک ضربه می زند و به قتل می رساند ، جسدی که قبلا مرده اما بلینی دست به جنایت می زند ، این در هیچکدام از آثار هیچکاک نیست ؛ مرد بیگناهی که گناهکار گرفته شده ، احیانا در ذهن تمایل به گناه دارد نه در عمل ، اینجا در عمل گناهکار می شود . هیچکاک همانکه در ذهنش تمایل به گناه دارد را هم محکوم می کند و مارا با آن روی خودمان مواجه می نماید و اینجا به نظرم دیگر هیچکاکی نیست ؛ تبدیل یک بیگناه به گناه کار ، که مارا با خود همراه نمی کند و این هم غیر هیچکاکی است .
فیلم با آمدن پلیس بسته شده و یکی دیگر از فیلم های هیچکاک ، که تنها تا حدی تماتیک و دوربین و گاهی میزانسن ها در سطح ، هیچکاک را نمایان می کند ، به پایان می رسد . به معنی جدی با هیچکاک طرف نیستیم ، ولی باز سرگرم کننده است.
فیلم خوبیه ولی توی کارهای هیچکاک از کارهای رده دومی اش هست. همچنان کار جذابی هست و ارزش دیدن داره
خواب آور٬ کسالت بار...حیف وقت باید تیکن ۳ رو دوباره میدیدم! تا الان متاسفانه بد ترین فیلمی هست که از هیچکاک دیدم.
نمیدونم بلاتار از چیه این فیلم خوشش اومده؟!!!!!!
تحمل ناپذیر! از فیلمنامه تا کارگردانی روی هوا!!! تنها خواب چندین ساعته میتواند کسالتی را که این فیلم و در مقیاس کلی تر سینمای هیچکاک بر مخاطب بینوا میگذارد از تنش به در کند!
ضعیف بود واسه من متاسفانه