این سریال داستان یک خانواده ایتالیایی ساکن نیو جرسی است که به فعالیت های مافیایی خلاف مشغول هستند. تونی سوپرانو به عنوان رییس این گروه (خانواده) انتخاب می شود . شخصیت او در خانه پدری عاطفی و مهربان و در بیرون از خانه یک جنایتکار و بیماری روانی است...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
بابا کشتین مارو نشد تو پیج سریالی بریم زیرش ننوشته باشه که من BB و GOT و... رو دیدم ولی این از همشون بهتره
باشه بابا باشه...
همین که BB و GOT معیار سنجش شدن یعنی بهترین سریالان
والا..
با سلام به دوستان سریال بازحرفه ای ...
چون این سریال واقعاخوبه و از خیلی جهات قابل بحثه ، خیلی ها رو تحریک به گذاشتن نظرشون کرده ولی حیفم اومد نظرمو به دوستایی که فکر میکنن دوره یه سری از فیلم و سریال ها به دلیل اومدن ورژن های جدیدش ، سر اومده ، نگم .
به نظرم تحت هیچ شرایطی یک اثر هنری خوب ، مشمول گذشت زمان نمیشه یا با گذشت زمان کیفیت و تاثیرش کم نمیشه ...
نمیخوام اسم ببرم ولی بی نهایت فیلم و سریال هست که در ۵۰ سال اخیر ساخته شده و بدون اغراق نمونه ش دیگه تکرار نشده و حتی میشه گفت هیچوقت تکرار نخواهد شد .
وقتی یه اثر هنری خلق میشه . اون اثر تا ابد حرف برا گفتن خواهد داشت .
به نظرم این اظهار نظر که دوره این سریال تمام شده راجب چنین اثر هنری صدق پیدا نمیکنه ولی راجب یه کار گیشه ای یا بازاری و راجب کارای آب دوغ خیاری ، قطعا همینطور خواهد بود ...
نمیخواستم هیچ اسمی ببرم ولی اگه نگم خفه میشم ، این نظر راجب فیلم های (ده نمکی ) و کارگردان های در پیت سریال های تی وی ایران درسته
ولی راجب اثری که مثلا حاتمی کیا و یا کیا رستمی خودمون یا تارانتینو ، اسکورسیزی ، فینچر و ... خلق میکنند ، با رعایت ادب و احترام ، اصلا صحیح نیست .
شک ندارم ۵۰ سال دیگه هم آثاری مثلBreaking Bad, True Detective, GoT . Broadchurch . Band.Of.Brothers , Fargo , Spartacus , ... همیشه شاهکار خواهند بود و تا هنر و هنر دوست باشه ، چنین آثاری تحسین خواهند شد ...
درود بر هنر و دوستداران هنر
قطعا هیچ فیلم یا سریالی اینقدر روم تاثیر نگذاشته بود جوری که انگار دارم باهاش زندگی میکنم دیالوگاش شخصیت هاش, بازی ها, مشکلات جامعه ای که به خوبی نشان میداد مثل جنایت, فقر و مواد و ... اینا همش تو فکرمه از یادم نمیرن. دیالوگهای فیلم عالی بود شخصیت هایی که این سریال خلق کرد به هیچ وجه فراموش نمی شوند مخصوصا تونی سوپرانویی که مرحوم گاندولفینی درست کرد و پاولی با اون حرکات دست متالی که انجام میداد( /m ) فوقالعاده و بینظیر. و چیزی که از همه بیشتر تاثیر گذار بود سکانش آخر فیلم بود به معنای واقعی کلمه دیوانه کننده بود اون اهنگی که از استیو پری انتخاب کرد خانوده ای که دور هم جمع شدند دلهره ای که وجود داشت به نظر من یکی از بهترین صحنه های تاریخ فیلم و سریال بود شکی درش وجود نداره
نگاهی ساختاری به کلیت این مجموعه
به نظرم نقطه قوت این سریال، در تمام فصل هایش، از یک رابطه ی دو جانبه شکل می گیرد. که از یک طرف تونی است و از طرف دیگر تمام پیچیدگی هایی که با او به نحوی مرتبطند و تلاقی این دو و روایت آن، به نظرم در مرکز داستان این سریال قرار دارد.یا به عبارتی دیگر بیان نسبت تونی به عنوان رئیس یک خانواده ی با سابقه ی گنگستر با خانواده اش، دوستانش، دشمنانش، شغلش، اف بی آی، بیماری روانی اش و شخصیت پیچیده و در عین حال معمولی خودش در مرکز روایت این سریال قرار دارد. این نقطه ی قوت و هسته ی مرکزی این مجموعه ی چند فصلی است و بسیار هم تکیه گاه ارزشمندی است چون بسیار سخت است توضیح فردی با این ویژگی های هیجان انگیز و نسبتش با تمام ویژگی ها و رخداد های دور و برش. در این سریال بسیار سعی شده است که رویداد ها از دل هم بیرون بیایند و ما یک کل را نظاره گر باشیم یعنی وحدتی به نام تونی که با نسبت هایش، یک کل را تشکیل می دهد اما به نظر من نقطه ضعف اصلی سریال نیز از همین سختی روایت چنین شخصیتی بیرون می آید؛ چرا که این کل که در درون نسبت ها وجود دارد، به طریقی مکانیکی با یکدیگر متصل می شوند. وحدت، وحدتی مکانیکال است و معتقدم فیلمنامه نویس موفق نمی شود که تمام این نسبت های پیچیده و موقعیت های دراماتیک متعدد این سریال را به شکل یک وحدت ارگانیک ایجاد کند به طوری که این کشمکش دو جانبه از درون هم تغدیه کنند، از درون یکدیگر رشد کنند و از درون یکدیگر را به تدریج ویران کنند.از آنجاییکه سریال میره به سمت اینکه چنین اتحادی ایجاد کند باید گفت چیزی که من در مجموع می بینم تکه های بی شمارِ همه جانبه ی زندگی یک شخصیت پیچیده ی گنگستر است که به شکل یک پازل هنوز تکمیل نشده تا پایان سریال ادامه پیدا می کند یعنی فیلمنامه نویس تمام قطعات مهم و اساسی را برای شکل دادن شخصیت تونی و نسبت های اطرافش، یافته است اما نتوانسته است که آن ها را در وحدتی خود جوش سامان دهد یا به عبارتی دیگر اطلاعات بسیار کافی و دقیق است اما از درون هم نمی جوشند و از درون هم تولید نمی شوند بلکه انگار هر بار با پیچ و مهره یک بخشی را برای عمیق تر شدن تونی به هسته ی سخت اولیه امان، متصل می کنیم اما آن هسته ی سخت خودش آن را نطلبیده است و خودش آن را از درون تولید نکرده است که اگر می کرد، وحدت ارگانیک شکل گرفته بود. تکه های متعدد زندگی تونی در این سریال توصیف خوبی می شوند و شما هم همراه می شوید و آن را درک می کنید اما این تکه های متعدد تبیین نمی شوند یعنی توضیح آن ضرورت از درون که بایستی در میان این پیچیدگی ها موجود باشد، غایب است.
يكي از بي نظيرترين سريالاي كه ديدم بدون شك سوپرانوز هست و خواهد بود،يك سريال كاملاً خوش ساخت
جيمز گاندولفيني در اين سريال به غايت فوق العادس،تمام ديالوگ ها و اَكت هاش بي نظيره به خصوص بازي صورتش و نحوه صحبت كردن و تلفظ كلمات
بي نهايت مجذوب كننده است اين سريال بصورتي كه بعد از ديدن چند اپيزود ديگه نميتوني نبيني و هيچ فيلم يا سريال ديگه اي بهت نميچسبه بعد از ديدن اين سريال
بازيگران همگي با نقش هاشون خو گرفته اند تا حدي كه فكر ميكني تو زندگي واقعي هم همينطوري هستند.
چند روزي ميشه تمومش كردم و هرروز بيشتر دلم براش تنگ ميشه.
اینجا لازمه منم به عنوان خودم ابراز نظر کنم...
صرفا جهت اطلاع...............
این سریال همون تو دوران خودش و تا چند سال پیش حرف واس گفتن داشت و سر تعظیم میتونستین فرود بیارین..
اما با ظهور سریال ها و فیلم های قوی چون بریکین بد و گیم افترون و شرلوک هلمز و ترو دتکدیوو..دکستر و هوس اف کارد...اصلا به هیچ عنوان دیدن این سریال توصیه نمیشه..
سریالی که بخواد اینهمه رئال پیش بره و قرار باشه اونم از فصل ۳ یکم جون بگیره و در اخر یه اتفاق بیفته ..خخخ
اینم شد سریال اخه؟
به خدا زندگی منو میساختین خیلی درامش بیشتر بود و همینطور هیجانش ..
ارزش دانلود نداره...اما اگه تو سال ۲۰۰۷ زندگی میکنی دان کنید..
بزارید یه نگاه کوتاهی داشته باشیم به ژانر گانگستری (مافیا): از دهه ی ۳۰ میلادی این ژانر رشد کرد و کم کم از این دوران بود که تا اوخر دهه ی ۵۰ جزو بهترین سبک های سینمای هالیوود در دوران طولاییش شد.بازیگر مشهور و معروفی نبود که تو چندتا از این فیلم ها بازی نکرده باشه از بوگارت و کاگنی بگیرید تا رافت و رابینسون.در این دو دهه کارگردان ها هر ایده ایی که داشتند رو بروز دادند و دیگه تمام فیلم هایی که ساخته می شدند تبدیل به یه کلیشه شدند و فروشی هم نکردند,فروش پایین هم مساویه با نابودی اون ژانره.رفت و رفت تا رسید به دهه ی ۷۰,فیلمی به نام پدرخوانده یک تنه دوباره این ژانر رو زنده کرد و روزی روزگاری در آمریکا تثبیت اش کرد,اما بعدش پدیده ایی به نام اسکورسیزی اومد و با رفقای خوب و کازینو و خیابان های پایین شهرش ژانر گانگستری رو به همراه سگدانی و پالپ فیکشن تارانتینو به قله ی سینمای هالیوود رسوندند.فیلم های ابتدایی این ژانر اغلب شخصیت منفی شون افرادی قلدر,سرسخت با خشونت زیاد بودند که کمی محبت هم در مواقع لزوم تو وجودشون بود,تو این فیلم ها تم اصلی فیلم به قدرت رسیدن و سپس نابودیشون بود و به موضوع دیگه ایی انچنان اشاره نمی شد و روش مانور نمی شد تا همانطور که در بالا گفتم پدر خوانده اومد و جنبه ی خانواده و با خانواده بودن رو بهش اضافه کرد,از اهمیت خانواده و با هم بودنش گفت و در کنارش تو سه قسمت روند به قدرت رسیدن مایکل رو نشون داد.بعد ها سریالی اومد که طلایه دار این ژانر شد : سوپرانو _ اما سوپرانو چی داره که اینهمه درموردش بحث میشه و اینقدر به یک سریال پرطرفدار تبدیل شده,ایا همون روند فیلم های قبلی رو تو خودش تکرار کرده و از همون فرمول استفاده کرده یا نه؟باید بگم سوپرانو هم مثل پدرخوانده که در زمان خودش فرم جدیدی رو به این ژانر اضافه کرد,عمل کرد و داستانی رو به ما نشون داد که تا حالا تو کمتر فیلم و سریالی دیده بودیم.کار مهمی که کرد این بود که ابتدا قهرمانش شکست ناپذیر و غیرقابل نفوذ نشون نداد,بلکه او فردی معرفی کرد که حتی با رفتن اردک های تو استخرش گریه میکنه,تو فشارهای زندگی غش میکنه,حتی نمیتونه از دست موزیک های بچه هاش یه صبح راحت بخوابه,پس همین اول برعکس فیلمهای دهه ی ۵۰ کار کرد و قهرمانش رو به صورت تک بعدی به بیننده اش نشون نداد.برعکس خیلی از فیلم های دهه ی ۷۰یی از ابتدا تا انتهای و روند به قدرت رسیدن شخصیت اصلیش نشون نداد و از همون ابتدا اونرو در گروه قدرتمندی معرفی کرد از همه مهمتر به زمان حال اومد به دهه ی ۲۰۰۰ و از مشکلات و تغییرات ساختار مافیا صحبت کرد.خیلی موارد دیگه وجود داره که به ما نشون میده که سوپرانو سریالی نبوده که بخواد یک کپی خوب باشه از فیلم های قبلتر ساخته شده,بلکه هدفش این بوده که یه چیزی هم به سینمای گانگستری اضافه کنه و بگه من هم هستم.
صحبت در مورد داستان کلی سریال سوپرانو بسیاره,تعدادی هم اون کپی از فیلم اینو تحلیل کن با بازی بیلی کریستال و رابرت دنیرو میدونند,اما هم این فیلم و سوپرانو در یک مدت زمانی به بازار اومدند و بحث بر اینکه کدوم یک از فیلمنامه ی اون اقتباس کرده هم بسیاره.اما تو این ۷ قسمتی که بنده از این سریال دیدم و از اونجایی که طرفدار ژانر گانگستری هم هستم یه لحظه ی بد و پرت هم توش ندیدم.داستان فیلم به خوبی جلو میره و شخصیت هاش رو هم خیلی خوب به مخاطبش نشون میده,بیننده دو جنبه ی زندگی تونی سوپرانو (شخصیت اصلی داستان) رو تو این سریال مشاهده میکنید مثلا : زمانیکه در کنار خانواده اش هست و زمانی هم که سر کارش مشغوله/دو جنبه رفتاریش که یکی خشنه و یکی مهربون/دو زن که یکی مادر بچه هاشه و اون یکی برای رفع نیازش/دو فرزند که یکی دختره و یکی پسر/ و در اخر هم دو فرد از نسل قبلتر از تونی(مادر و عموش).دو خط داستانی کلی تو سریال موجوده یکی برای زمانیکه تونی با گروهشه و یکی هم برای زمانیکه با خانواده اش هست,نویسنده ی سریال خیلی عالی به این دو جنبه ی متفاوت میپردازه,اونها بهم گره میزنه و از سختی های هر کدوم حرف میزنه,گه گاهی هم حتی مشکلات خانواده عامل اصلی بدبختی تونی نشان میده و اونرو حتی از کسب کارش هم سختتر میدونه.این فشارها در یک جا جمع و باعث غش کردن تونی میشه, پس تونی پیش یک روانپزشک میره تا راه چاره اش رو پیدا کنه,اما نشون دادن ضعف جلوی هم دسته ای هاش برابری میکنه با سقوطش در گروه بنابراین باید طوری رفتار کنه تا کسی متوجه این رفت و امدهاش به پیش روانپزشک نشه.
سوپرانو هیچ وقت سعی نمیکنه که شعور بیننده اش رو کم فرض کنه و سطح سوادش رو پایین بدونه یا بخواد که فریب اش بده,پس این عامل موفقیت سریاله,این عاملیه که اون رو تبدیل به بهترین کرده.
چیزی کم نداره
فقط یکم خالی از هیجانه و داستان کمی کند پیش میره
قطعا بعد ار صدای جوکر نولان صدای تونی بهترین تن صدایی بود که شنیدم
تا اخر عمرم how you doin? انتونی تو دهنم میمونه
و دید نش به هر کسی توصیه نمیششه
ادم با حوصله خودشو میخواد