این فیلم تصویر زندگی «جیک لا موتا» (رابرت دنیرو) بوکسور معروف امریکایی است. تصویری از عاشقی هایش و به قهرمانی رسیدنش، از دلهره ها و شک هایش و از مغلوب شدنش در مبارزه با غول شهرت...
این فیلم تصویر زندگی «جیک لا موتا» (رابرت دنیرو) بوکسور معروف امریکایی است. تصویری از عاشقی هایش و به قهرمانی رسیدنش، از دلهره ها و شک هایش و از مغلوب شدنش در مبارزه با غول شهرت...
«مردی که بر روی رینگ بوکس خودش را مجازات می کند»
کاری که مارتین اسکورسیزی و فیلمنامه نویسش (شریدر) و رابرت دنیرو در این فیلم موفقیت آمیز انجام می دهند این هست که شخصیت پیچیده ی جک را فوق العاده پرداخت و به اجرا در می آورند و این شخصیت پردازی دقیق نقطه ی قوت اول فیلم است که بقیه ی عوامل بر روی این سوار می شود و معنا پیدا می کند.
در یکی از همان سکانس های آغازین فیلم، کارگردان تعریف خوبی از شخصیتش به تصویر می کشد و آن هم قسمتی است که به برادرش(جویی با بازی درخشانJoe Pesci ) می گوید مرا بزن. در واقع کنش شخصیت برای اینکه بتواند خودش را برای کارهایی که کرده است ببخشد این است که اجازه دهد کسی او را بزند و همچنین کنش شخصیت برای تخلیه ی روانی خود نیز زدن دیگریست و این شخصیتی است که با آن طرفیم.
همچنین بار روانی ای که همسرش روی عملکرد جک دارد هم خیلی خوب در فیلمنامه پرداخت شده و هم خوب در میزانسن ها ونوع نگاه اسلوموشن بار جک به ویکی اجرا شده است.در اواسط فیلم ویکی از یکی از رقیبان جک تعریف می کند و می گوید خیلی خوشتیپ یا زیباست، خوب عملکرد و نوع کنش شخصیت به این حرف در میدان بوکس پاسخ داده می شود یعنی به طور کلی اینکه در میدان بوکس چه اتفاقی بیفتد به این مربوط است که درون شخصیت چه دردی وجود دارد.
ما در طول فیلم، بسیار شاهدیم که چقدر زود شخصیت از عمل خود پشیمان می شود و این پشیمانی را هم در میدان بوکس بر خود هموار می کند بعد از دعوای حسابی که با برادر و همسرش می کند، مسابقه ای با رابینسون بر گذار می شود.
در آن مسابقه گزارشگر می گوید که «هیچ مردی نمی تواند این شکنجه را تحملکند». اما جک متحمل آن می شود چون عذاب وجدان بسیار و درون دردناکی دارد و برای بخشیدن خودش، این همه مجازات را تحمل می کند. در سکانسی که رابینسون، جک را می زند کارگردانی اسکورسیزی حیرت اگیز است یعنی نمایی، با زاویه ی پایین از رابینسون می گیرد که ان را درشت تر نشان می دهد و همچنین این لحظه را ضد نور می گیرد که وحشت شخصیت و لحظه را فراتر برد و در زمان ضربه زدن رابینسون یک تدوین استثنایی شاهدیم که شدت ضربات و ضرباهنگ لحظه را بالاتر می برد و ما شاهد ضربه ی تدوین هستیم که این سینماست.
البته بعد از این لحظه به اعتقاد من فیلم از ریتم خودش می افتد و شخصیت کمی رها می شود و انگار فیلم در ۲۰ دقیقه ی پایانی شکسته می شود و جدا می ایستد. اما باز لحظه ای را در زندان شاهدیم که اسکورسیزی شخصیت خود را در تاریکی نشان می دهد تا زوال او را نشان ندهد و به او احترام گذارد و همچنین باز شاهد مجازات کردن خودش هستیم. فیلم درباره ی زوال درونی جک لاموتا است و درونی که به زوال بیرونی می انجامد.
28
ahmad.noori3
۹ سال پیش
نظر بنده بوفالوی خشمگین وجود انسان را می‌توان در این فیلم دید!
برای احـساس این فیلم فقط باید در سالن تاریک سینما نشست و بازی نور و سایه... نور فلش دوربین‌ها، نور انعکاس یافته در آب اسـتخر، نور نورافـکن‌های رینگ، نور چراغ‌های اسـتیج، و سایه‌ی سیاهی تماشاگران رینگ، سایه‌ی خون! سایه‌ی پوسـت سیاهِ «شـوگر ری» را دید... و در برابر این تراژدی اسکورسیزی سرِ تعظیم فرود آورد!
۳۰ کیلو وزن اضافه کردن دنیرو در این فیلم در برابر بازی اعجاب‌انگیزی که ارائه می‌دهد چیزی نیست. کم مانده خود «لاموتا» را کنار بزند! و جو پشی که بهتر از هر کس او را تکمیل می‌کند. حال و هوای فیلم که امضای استاد اسکورسیزی و پل شریدر بر دامن آن می‌درخشد، در کنار این دو بازیگر، مخاطب را از سالن سینما به درون خود می‌کشد و اجازه می‌دهد او نیز با آن‌ها زندگی کند تا شاهد یکی از بهترین فیلم‌نامه‌های اقتباسی شریدر، و یکی از بهترین کارگردانی‌های استادِ مسلم باشد! دوربین‌ها هیجان انگیزند... تدوین ریتم‌ساز است... موسیقی حماسه است و داستان یک تراژدی تمام عیار از صعود و افول یک قهرمان...! در نهایت نیز پایانی کوبنده... دیگر چه دلیلی برای لذت نبردن از «بوفالوی خشمگین» وجود دارد؟
16
arminkheradmand2136
۹ سال پیش
یکـی از سـه فیلـم برتـر مارتیـن اسکـورسیـزی! بهتـرین بازی کارنامه درخـشان سلطـان رابـرت دنیـروی بزرگ ...! ۱۰/۱۰
5
meysamrostami
۹ سال پیش
واقعا نمیدونم دلیل این همه تعریف و تمجید چیه ؟!؟ فیلمی که به غیر از بازی رابرت دنیرو و وزن کم و زیاد کردنش هیچی نداشت ، ریتم فیلم انقدر تنده که فقط باید نگاه کنی و تا اخر فیلم متوجه کوچکترین شخصیت پردازی نشی (که از مارتین اسکورسیزی انتظار همین سرعت رو میشه داشت). دوستان در مورد مبارزات داخل رینگ صحبت میکنن و میگن شاهکار بود دقیقا بخش خنده دار فیلم همین مبارزاتش بود که به طرز عجیبی بچگانه و ضعیف کار شده بود . زندگینامه هر فردی نقاط مشخصی داره ولی این فیلم بصورت انفجاری وقایع رو پست سر هم ردیف میکنه و فرصت درک چند سکانس پشت سر هم وجود نداشت شخصیت همسر جیک انقدر خشک و بی روح بود که کوچکترین تغییری توی رفتارش در مقابل اتفاقات گوناگون دیده نمیشد
من فقط به خاطر رابرت دنیرو نگاه کردم و تنها نکته مثت فیلم فقط و فقط بازی رابرت دنیرو بود
5
sajjad ajami
۹ سال پیش
برای عالی بودن یه فیلم بودن تنهایکی ازاین دونفرکافیه یهنی دنیروواسکورسیزی. بودنشون درکنارهم شاهکاری ساخته بنام گاووحشی. قسمت روانشناسی فیلم خیلی جالب بود. خیلی فیلم پراحساسی بودوعاشق اون دیالوگ تورینگشم که بعدشکستش گفت. (هرگززمین نخوردم ری.تونتونستی منوزمین بزنی ری)
4
aidin dadvar
۹ سال پیش
zemne ehteram be doost darane in film be nazare man bazi jahash khaste konande bood va bishtar be dalile esm va emtiaz va maroof boodane kargardan va hozure aghaye deniro ta enteha didam
3
parsa.shahrokni
۸ سال پیش
اشتباهی به جای ۱۰ دستم خورد رو ۲. هیچوقت خودمو نمیبخشم
2
امیر بنی زمان
۹ سال پیش
گریم بسیار زیبا و محشری رو دنیرو در زمان اوجش و دوره رو به انحطاطش انجام شده. این فیلم چندتا از دغدغه های اصلی زندگی افراد مشهور مثله ورزشکاران مشهور و یا بازیگران به نام رو م در زمان افولشون و پایان دوره ی مشهوریت اشون بیان می کنه . بسیار لایه ی دردناکی در پشت فیلم نهفته . و بازم مثله سایر فیلمای اسکورسیزی خوش ساخت و خوش فرم با ریتم بسیار عالی . ولی دیدگاه خاصی رو نسبت به زن ارایه داده بود .
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
«مردی که بر روی رینگ بوکس خودش را مجازات می کند»
کاری که مارتین اسکورسیزی و فیلمنامه نویسش (شریدر) و رابرت دنیرو در این فیلم موفقیت آمیز انجام می دهند این هست که شخصیت پیچیده ی جک را فوق العاده پرداخت و به اجرا در می آورند و این شخصیت پردازی دقیق نقطه ی قوت اول فیلم است که بقیه ی عوامل بر روی این سوار می شود و معنا پیدا می کند.
در یکی از همان سکانس های آغازین فیلم، کارگردان تعریف خوبی از شخصیتش به تصویر می کشد و آن هم قسمتی است که به برادرش(جویی با بازی درخشانJoe Pesci ) می گوید مرا بزن. در واقع کنش شخصیت برای اینکه بتواند خودش را برای کارهایی که کرده است ببخشد این است که اجازه دهد کسی او را بزند و همچنین کنش شخصیت برای تخلیه ی روانی خود نیز زدن دیگریست و این شخصیتی است که با آن طرفیم.
همچنین بار روانی ای که همسرش روی عملکرد جک دارد هم خیلی خوب در فیلمنامه پرداخت شده و هم خوب در میزانسن ها ونوع نگاه اسلوموشن بار جک به ویکی اجرا شده است.در اواسط فیلم ویکی از یکی از رقیبان جک تعریف می کند و می گوید خیلی خوشتیپ یا زیباست، خوب عملکرد و نوع کنش شخصیت به این حرف در میدان بوکس پاسخ داده می شود یعنی به طور کلی اینکه در میدان بوکس چه اتفاقی بیفتد به این مربوط است که درون شخصیت چه دردی وجود دارد.
ما در طول فیلم، بسیار شاهدیم که چقدر زود شخصیت از عمل خود پشیمان می شود و این پشیمانی را هم در میدان بوکس بر خود هموار می کند بعد از دعوای حسابی که با برادر و همسرش می کند، مسابقه ای با رابینسون بر گذار می شود.
در آن مسابقه گزارشگر می گوید که «هیچ مردی نمی تواند این شکنجه را تحملکند». اما جک متحمل آن می شود چون عذاب وجدان بسیار و درون دردناکی دارد و برای بخشیدن خودش، این همه مجازات را تحمل می کند. در سکانسی که رابینسون، جک را می زند کارگردانی اسکورسیزی حیرت اگیز است یعنی نمایی، با زاویه ی پایین از رابینسون می گیرد که ان را درشت تر نشان می دهد و همچنین این لحظه را ضد نور می گیرد که وحشت شخصیت و لحظه را فراتر برد و در زمان ضربه زدن رابینسون یک تدوین استثنایی شاهدیم که شدت ضربات و ضرباهنگ لحظه را بالاتر می برد و ما شاهد ضربه ی تدوین هستیم که این سینماست.
البته بعد از این لحظه به اعتقاد من فیلم از ریتم خودش می افتد و شخصیت کمی رها می شود و انگار فیلم در ۲۰ دقیقه ی پایانی شکسته می شود و جدا می ایستد. اما باز لحظه ای را در زندان شاهدیم که اسکورسیزی شخصیت خود را در تاریکی نشان می دهد تا زوال او را نشان ندهد و به او احترام گذارد و همچنین باز شاهد مجازات کردن خودش هستیم.
فیلم درباره ی زوال درونی جک لاموتا است و درونی که به زوال بیرونی می انجامد.
نظر بنده بوفالوی خشمگین وجود انسان را می‌توان در این فیلم دید!
برای احـساس این فیلم فقط باید در سالن تاریک سینما نشست و بازی نور و سایه... نور فلش دوربین‌ها، نور انعکاس یافته در آب اسـتخر، نور نورافـکن‌های رینگ، نور چراغ‌های اسـتیج، و سایه‌ی سیاهی تماشاگران رینگ، سایه‌ی خون! سایه‌ی پوسـت سیاهِ «شـوگر ری» را دید... و در برابر این تراژدی اسکورسیزی سرِ تعظیم فرود آورد!
۳۰ کیلو وزن اضافه کردن دنیرو در این فیلم در برابر بازی اعجاب‌انگیزی که ارائه می‌دهد چیزی نیست. کم مانده خود «لاموتا» را کنار بزند! و جو پشی که بهتر از هر کس او را تکمیل می‌کند. حال و هوای فیلم که امضای استاد اسکورسیزی و پل شریدر بر دامن آن می‌درخشد، در کنار این دو بازیگر، مخاطب را از سالن سینما به درون خود می‌کشد و اجازه می‌دهد او نیز با آن‌ها زندگی کند تا شاهد یکی از بهترین فیلم‌نامه‌های اقتباسی شریدر، و یکی از بهترین کارگردانی‌های استادِ مسلم باشد!
دوربین‌ها هیجان انگیزند... تدوین ریتم‌ساز است... موسیقی حماسه است و داستان یک تراژدی تمام عیار از صعود و افول یک قهرمان...! در نهایت نیز پایانی کوبنده...
دیگر چه دلیلی برای لذت نبردن از «بوفالوی خشمگین» وجود دارد؟
یکـی از سـه فیلـم برتـر مارتیـن اسکـورسیـزی!
بهتـرین بازی کارنامه درخـشان سلطـان رابـرت دنیـروی بزرگ ...!
۱۰/۱۰
واقعا نمیدونم دلیل این همه تعریف و تمجید چیه ؟!؟
فیلمی که به غیر از بازی رابرت دنیرو و وزن کم و زیاد کردنش هیچی نداشت ، ریتم فیلم انقدر تنده که فقط باید نگاه کنی و تا اخر فیلم متوجه کوچکترین شخصیت پردازی نشی (که از مارتین اسکورسیزی انتظار همین سرعت رو میشه داشت).
دوستان در مورد مبارزات داخل رینگ صحبت میکنن و میگن شاهکار بود دقیقا بخش خنده دار فیلم همین مبارزاتش بود که به طرز عجیبی بچگانه و ضعیف کار شده بود .
زندگینامه هر فردی نقاط مشخصی داره ولی این فیلم بصورت انفجاری وقایع رو پست سر هم ردیف میکنه و فرصت درک چند سکانس پشت سر هم وجود نداشت
شخصیت همسر جیک انقدر خشک و بی روح بود که کوچکترین تغییری توی رفتارش در مقابل اتفاقات گوناگون دیده نمیشد
من فقط به خاطر رابرت دنیرو نگاه کردم و تنها نکته مثت فیلم فقط و فقط بازی رابرت دنیرو بود
برای عالی بودن یه فیلم بودن تنهایکی ازاین دونفرکافیه یهنی دنیروواسکورسیزی.
بودنشون درکنارهم شاهکاری ساخته بنام گاووحشی.
قسمت روانشناسی فیلم خیلی جالب بود.
خیلی فیلم پراحساسی بودوعاشق اون دیالوگ تورینگشم که بعدشکستش گفت.
(هرگززمین نخوردم ری.تونتونستی منوزمین بزنی ری)
zemne ehteram be doost darane in film be nazare man bazi jahash khaste konande bood va bishtar be dalile esm va emtiaz va maroof boodane kargardan va hozure aghaye deniro ta enteha didam
اشتباهی به جای ۱۰ دستم خورد رو ۲. هیچوقت خودمو نمیبخشم
گریم بسیار زیبا و محشری رو دنیرو در زمان اوجش و دوره رو به انحطاطش انجام شده. این فیلم چندتا از دغدغه های اصلی زندگی افراد مشهور مثله ورزشکاران مشهور و یا بازیگران به نام رو م در زمان افولشون و پایان دوره ی مشهوریت اشون بیان می کنه . بسیار لایه ی دردناکی در پشت فیلم نهفته . و بازم مثله سایر فیلمای اسکورسیزی خوش ساخت و خوش فرم با ریتم بسیار عالی . ولی دیدگاه خاصی رو نسبت به زن ارایه داده بود .