
پیرمردی بهمراه پسرش که پیاده در کنار جاده در حال حرکت هستند ناگهان به کلاغی سخنگو برمیخورند که نشانه ایی از اندیشه های مارکسیسم است. کمی پس از این برخورد آنها به ۷۵۰ سال قبل فرستاده میشوند، در آن تاریخ که "فرانسیس آسیزی" از مشهورترین قدیسان مسیحی است آنها را بعنوان راهب مامور میکند تا گنجشک ها و شاهین ها را به دین مسحیت دعوت کنند...

«سياه مو»: يک سامورايي (ميکوني) همسر وفادار (آراتاما) خود را ترک مي کند تا با زن ديگري (واتانابه) ازدواج کند... «هوئيچي بي گوش» شبي روح يک سامورايي نزد پسر نوازنده ي نابينايي (کاتسوئو ناکامورا) مي آيد و از او مي خواهد تا براي حاکم خردسال مرده اي آواز بخواند...«يک فنجان چاي»: «کانايي سامورايي» (گانمون ناکامورا) مشغول نوشيدن چاي عصرانه اش است، که تصوير يک سامورايي ديگررا در فنجان چاي خود مي بيند... «زن برفي»: دو مرد هيزم شکن (ناکادايي و اوکادا) در برف و بوران در کلبه اي خالي پناه مي گيرند. ناگهان، زني (کيشي) از غيب مي رسد و حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد...

هنری که روی زندگی آبزیان بسیار وسواس دارد به داخل دریا افتاده و تبدیل به یک ماهی می شود. هنری قبلاً که انسان بود برای استخدام در نیروی دریایی امتحان داده اما قبول نشده بود، اکنون که تبدیل به ماهی شده می تواند از توانایی هایش استفاده کرده و زمانی که کشتی های دشمن در حال نزدیک شدن می باشند، به ملوانان آمریکایی هشدار دهد و باعث پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم شود...