در باب سینمای استعلایی در دهه های نه چندان دور سبکی با عنوان سبک استعلایی به ظهور رسید که هنرمندانی برای بیان امری قدسی از آن سود جسته اند . هنرمندانی که با فرهنگ های بی ارتباط به هم از روش های مشابهی برای بیان عواطف معنوی بهره گرفته اند. در سینما نیز فیلمسازانی سبک استعلایی یکسانی را به وجود آوردند ، این سبک ماهیتا استعلایی و یا مذ.هبی نیست اما راهی (تائو در وسیع ترین مفهوم کلمه) را برای تقرب به متعال که در هر موضوع متغیر است، نشان میدهد. با وجود اینکه سوژه ی تعالی یافته در هر مورد متفاوت است ، اما هدف و روش در ناب ترین آنها یکسان است. رابرت برسون در فرانسه ، یاسوجیرو ازو در ژاپن و تا حدودی کارل درایر در دانمارک و کارگردانانی با فر.هنگ های دیگر ، شکل سینماییِ مشترکی را به وجود آورده اند که در آن فر.هنگ ، سیا.ست ، اقتصا.د و شخ.صیت فیلمسازان دخالتی ندارد بلکه برایند دو احتمال کلی ست : یکی تمایل به بیان متعال در هنر و دیگری ماهیت رسا.نه ی فیلم . چه بسا متالهین ، روانشناسان و فیلسوفان هر کدام سبک استعلایی را به شیوه هایی متفاوت تفسیر کنند اما تنها منتقدان قادر به اثبات آن اند . بدین منظوره باید به اقامه ی دلیل پرداخت و به امید استخراج کل از جزء، فیلم ها، صحنه ها و قاب ها را تحلیل کرد و این کار نیازمند ابزار نقادی بسیار دقیقی ست که متاسفانه در جا.معه ی ما چنین منتقدانی با ابزارهایی اینچنین دقیق تقریبا یافت نمیشوند . اصطلاح استعلایی با ورود به قلمرو زبانِ روزنامه ای و خاصه منتقدان فیلم ، به دلیل تعاریف سلیقه ای و پارامترهای ناهمگون با اصل ، بیش از آنکه حلال معضلات باشد مش.کل آفرین بوده است . به تعبیر پل شرایدر منتقد سینما ، رئیس هیئت داوران جشنواره ونیز در بخش افق ها و فیلنامه نویس (آخرین معصیت مسی.ح و راننده تاکسی از جمله فیلنامه های اوست) : «استعلایی معمولا اصطلاحی همه کاره برای منتقدان سهل انگار است!» (سبک استعلایی در سینما / پل شرایدر)
با احترام - گلستانی
15
karimi.sajad
۱۰ سال پیش
۱۰۰ / ۱۰۰ وقتی نگاه به این نمره می کنم، ناخودآگاه تنم میلرزه. همچنین به خاطر عظمت برسون...
8
kingmasoud73
۸ سال پیش
واقعا تو خوابم نمیدیدم کیفیت بالا این فیلم بیاد
6
alireza_sorena20
۱۰ سال پیش
به کسانیکه دیدند فیلم را و فهمیدند ما انسان ها، اکثرا از الاغی کمتریم تبریک می گویم ... برسون را در عالم هنر باید پرستید ... بعد از خدا، او هنرمند ترین است ...
4
شهریار سلطانی
۸ سال پیش
ژان لوک گذار : برسون سینمای فرانسه است همانطور که داستایفسکی ادبیات روس است و موتسارت موسیقی آلمان.
البته از نظر من گدار و برسون و رنوار و تروفو و ملویل و جین ویگو با هم به سینمای فرانسه معنا دادن و آن رو به سینمایی تبدیل کردن که الان میبینیم.درود بر این مردان بزرگ
4
hamidcooper7
۹ سال پیش
هر وقت یاد اون روزی که این شاهکارو دیدم می افتم دو سه روز دپرسم دیگه نمیدونم چی بگم هرکسی که این فیلم و ندیده از سینما هیچی نفهمیده...
3
sajjad ajami
۱۰ سال پیش
یکی ازبهترین درام هایی که دیدم.ازبرسون انتظارفیلمی جزاین رونداشتم.
2
elmi.taghi
۸ سال پیش
بسیار متاثر کننده و البته دشوار برای درک (لااقل برای من ) ... واقعا سرگذشت ماری و بالتازار اشکباره ... اون هم با سونات ۲۰ شوبرت .
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
در باب سینمای استعلایی
در دهه های نه چندان دور سبکی با عنوان سبک استعلایی به ظهور رسید که هنرمندانی برای بیان امری قدسی از آن سود جسته اند . هنرمندانی که با فرهنگ های بی ارتباط به هم از روش های مشابهی برای بیان عواطف معنوی بهره گرفته اند.
در سینما نیز فیلمسازانی سبک استعلایی یکسانی را به وجود آوردند ، این سبک ماهیتا استعلایی و یا مذ.هبی نیست اما راهی (تائو در وسیع ترین مفهوم کلمه) را برای تقرب به متعال که در هر موضوع متغیر است، نشان میدهد. با وجود اینکه سوژه ی تعالی یافته در هر مورد متفاوت است ، اما هدف و روش در ناب ترین آنها یکسان است.
رابرت برسون در فرانسه ، یاسوجیرو ازو در ژاپن و تا حدودی کارل درایر در دانمارک و کارگردانانی با فر.هنگ های دیگر ، شکل سینماییِ مشترکی را به وجود آورده اند که در آن فر.هنگ ، سیا.ست ، اقتصا.د و شخ.صیت فیلمسازان دخالتی ندارد بلکه برایند دو احتمال کلی ست : یکی تمایل به بیان متعال در هنر و دیگری ماهیت رسا.نه ی فیلم .
چه بسا متالهین ، روانشناسان و فیلسوفان هر کدام سبک استعلایی را به شیوه هایی متفاوت تفسیر کنند اما تنها منتقدان قادر به اثبات آن اند . بدین منظوره باید به اقامه ی دلیل پرداخت و به امید استخراج کل از جزء، فیلم ها، صحنه ها و قاب ها را تحلیل کرد و این کار نیازمند ابزار نقادی بسیار دقیقی ست که متاسفانه در جا.معه ی ما چنین منتقدانی با ابزارهایی اینچنین دقیق تقریبا یافت نمیشوند . اصطلاح استعلایی با ورود به قلمرو زبانِ روزنامه ای و خاصه منتقدان فیلم ، به دلیل تعاریف سلیقه ای و پارامترهای ناهمگون با اصل ، بیش از آنکه حلال معضلات باشد مش.کل آفرین بوده است . به تعبیر پل شرایدر منتقد سینما ، رئیس هیئت داوران جشنواره ونیز در بخش افق ها و فیلنامه نویس (آخرین معصیت مسی.ح و راننده تاکسی از جمله فیلنامه های اوست) : «استعلایی معمولا اصطلاحی همه کاره برای منتقدان سهل انگار است!» (سبک استعلایی در سینما / پل شرایدر)
با احترام - گلستانی
۱۰۰ / ۱۰۰
وقتی نگاه به این نمره می کنم، ناخودآگاه تنم میلرزه. همچنین به خاطر عظمت برسون...
واقعا تو خوابم نمیدیدم کیفیت بالا این فیلم بیاد
به کسانیکه دیدند فیلم را و فهمیدند ما انسان ها، اکثرا از الاغی کمتریم تبریک می گویم ... برسون را در عالم هنر باید پرستید ... بعد از خدا، او هنرمند ترین است ...
ژان لوک گذار :
برسون سینمای فرانسه است همانطور که داستایفسکی ادبیات روس است و موتسارت موسیقی آلمان.
البته از نظر من گدار و برسون و رنوار و تروفو و ملویل و جین ویگو با هم به سینمای فرانسه معنا دادن و آن رو به سینمایی تبدیل کردن که الان میبینیم.درود بر این مردان بزرگ
هر وقت یاد اون روزی که این شاهکارو دیدم می افتم دو سه روز دپرسم دیگه نمیدونم چی بگم هرکسی که این فیلم و ندیده از سینما هیچی نفهمیده...
یکی ازبهترین درام هایی که دیدم.ازبرسون انتظارفیلمی جزاین رونداشتم.
بسیار متاثر کننده و البته دشوار برای درک (لااقل برای من ) ... واقعا سرگذشت ماری و بالتازار اشکباره ... اون هم با سونات ۲۰ شوبرت .
https://www.youtube.com/watch?v=AZBLXxa۴T_E