
پسران نوجوان امریکایی در دبیرستانی عاشق دختری به نام مندی لین (آمبر هیرد) هستند ولی او هیچ توجی به آنها نمی کند و در موقعیت های مختلف آنها را از خود دور می کند. سرانجام بعد از پایان فصل گرم تابستان، یکی از دوست هایش، او را به منزلی دعوت می کند تا به اتفاق چند نفر از هم مدرسه ای های دختر و پسر آخر هفته را جشن بگیرند و با هم باشند. بعد از رفتن به خانه ی مذکور و برگزاری جشن، اتفاقات عجیبی میافتد و چند نفر از آنها به فجیع ترین وضع کشته می شوند…

سال ۲۰۲۷ است و زنان دیگر نمی توانند بچهای به دنیا بیاورند. درحالی که بحران و آشفتگی پایه های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام «کی» می بیند، که به گونهای غیر قابل درک باردار شده است و اکنون در حالی که فرقههای متخاصم ملیگرا به جان هم افتادهاند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج میشود، مردی سرخورده به نام «تیودور» (اوون) ماموریت مییابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد...

در اوايل دهه ۱۹۷۰ نيکلاس گاريگن، دکتر اسکاتلندي جواني براي کار به روستايي در اوگاندا مي رود. در آنجا با رئيس جمهور جديد، ايدي امين، آشنا مي شود که عصر طلايي تازه يي به آفريقايي ها نويد مي دهد. گاريگن جذب حرف هاي او شده و خيلي زود تبديل به نزديک ترين مشاور و پزشک خصوصي ايدي امين مي شود. اما با شروع کشتارهاي ديوانه وار در اوگاندا که کشور را به سوي شورشي خونين مي برد، سرشت واقعي امين بر گاريگن آشکار شده و...

سال ۱۹۵۸. «دیان اربوس» (نیکل کیدمن) زنی تنها و افسرده است که با شوهر و دو دخترش زندگی می کند. شوهرش یک عکاس است و دیان بعنوان دستیار او مشغول کار است. زمانی که «لیونل سوینی» (رابرت داونی جونیر) مردی مرموز با نوعی بیماری که باعث میشود موهای بدنش بشدت رشد کنند، به همسایگی آن ها می آید، دیان جذب این مرد می شود و ...





