
یک سیاره در همان مداری که زمین قرار دارد کشف می شود، اما مکانش دقیقاً مقابل خورشید است، که باعث می شود از روی زمین قابل رویت نباشد. شورای اکتشافات فضایی تصمیم می گیرد که یک فضانورد آمریکایی را بهمراه یک دانشمند بریتانیایی با سفینه با فضا بفرستد تا در مورد آن سیاره اکتشاف کنند...

فیلم در دوران ماقبل تاریخ شروع می شود جائیکه با ظهور بلوکه ای عظیم میمونها وحشتزده به اینسو و انسو می روند. سپس به عصر مدرن می رویم جائیکه بلوکه ای دیگر روی ماه کشف شده است که امواجی را مداوما به مشتری می فرستد. دکتر دیوید بومن (کی ر دول آ)، فرانک پولی (گری لاکوود)، سه دانشمند منجمد شده و هال ۹۰۰۰ کامپیوتری که مغز سفینه است به مشتری فرستاده شده اند تا گیرنده امواج را شناسایی کنند. اما این ماموریت با خطر مواجه شده است، هال ۹۰۰۰ باید تصمیم بگیرد که جان خدمه مهم تر است و یا اهداف ماموریت.

"جان بنز" دانشمندی که راز کوچک کردن سربازان برای مدتی نامعینی را می داند،توسط "گرنت" مامور سی آی ای از زندان فراری داده می شود.در بین راه موتورسیکلت آنها مورد هجوم قرار می گیرد."بنز" به سر خود ضربه زده تا یک لخته خون در مغزش به وجود آورد."گرنت" ماموریت می یابد به همراه گروهی وارد بدن او شده و لخته را از بین ببرند...

سال ۲۲۰۰ . « فرمانده آدامز » ( نيلسن ) با سفينه اش در سياره ى آلتر ۴ فرود مى آيد و به هشدارهاى « دكتر موربيوس » ( پيجين ) ، عضو گروهى گم شده كه بيست سال پيش از زمين به اين سياره فرستاده شدند ، وقعى نمى نهد . روباتى همه فن حريف به نام « روبى » به پيشواز « آدامز » و افرادش مى رود و آنان را به خانه ى « موربيوس » مى برد .