فیلم در دوران ماقبل تاریخ شروع می شود جائیکه با ظهور بلوکه ای عظیم میمونها وحشتزده به اینسو و انسو می روند. سپس به عصر مدرن می رویم جائیکه بلوکه ای دیگر روی ماه کشف شده است که امواجی را مداوما به مشتری می فرستد. دکتر دیوید بومن (کی ر دول آ)، فرانک پولی (گری لاکوود)، سه دانشمند منجمد شده و هال ۹۰۰۰ کامپیوتری که مغز سفینه است به مشتری فرستاده شده اند تا گیرنده امواج را شناسایی کنند. اما این ماموریت با خطر مواجه شده است، هال ۹۰۰۰ باید تصمیم بگیرد که جان خدمه مهم تر است و یا اهداف ماموریت.
فیلم در دوران ماقبل تاریخ شروع می شود جائیکه با ظهور بلوکه ای عظیم میمونها وحشتزده به اینسو و انسو می روند. سپس به عصر مدرن می رویم جائیکه بلوکه ای دیگر روی ماه کشف شده است که امواجی را مداوما به مشتری می فرستد. دکتر دیوید بومن (کی ر دول آ)، فرانک پولی (گری لاکوود)، سه دانشمند منجمد شده و هال ۹۰۰۰ کامپیوتری که مغز سفینه است به مشتری فرستاده شده اند تا گیرنده امواج را شناسایی کنند. اما این ماموریت با خطر مواجه شده است، هال ۹۰۰۰ باید تصمیم بگیرد که جان خدمه مهم تر است و یا اهداف ماموریت.
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
ادیسة فضایی، فیلم فیلسوف نمایی است که به دلیل عدم نشأت گرفتن از باورهای فیلمساز، به اثری جعلی تبدیل شده و بر خلاف ادعا ها نه دربارة خدا و نه حتی دربارة تکامل است. آنچه که در تصویر می بینم، بیشتر پیشرفت است تا تکامل. فیلمساز البته تحقیقات زیادی برای ساخت ادیسه کرده که محصول آنها را می توان در طراحی دقیق و حیرت انگیز سفینه های فضایی شاهد بود. جلوه های ویژة فیلم همچنان مثال زدنی اند و موسیقی جذاب اثر نیز هماهنگی مناسبی با نما ها دارد. اما این موارد برای خوب دانستن یک فیلم کافی نیستند. ادیسه از ابتدایی ترین ملزوم یک فیلم سینمایی که همانا داستانی استوار و البته سرگرم کننده باشد، تهی است. به همین دلیل قادر نیستیم با شخصیت ها احساس نزدیکی و همراهی کنیم. بازی بازیگران نیز کمکی به این موضوع نمی کند و همگی آنقدر خشک و بی روح هستند که با بَدمنِ فیلم (کامپیوتر هَل) تفاوتی ندارند. ریتم فیلم به طرز عذاب آوری کند بوده و تکرار برخی از صحنه ها بیهوده است. سکانس های مربوط به فضا و سفینه ها، با وجود زیبایی، خسته کننده، طولانی و خواب آور هستند. برای نشان دادن حرکت سفینه ها، که گاه به بهانة واقعگرایی بسیار کند و گاه به عللی نا معلوم سریع هستند، تعداد نماها بیش از اندازه و زمان گیر می باشند. قصة فیلم گنگ است و تفسیر پذیر.
وبلاگ چهره به چهره
این یک نظر شخصی است
من اصلا نمی فهمم که این فیلم چرا اینقدر بزرگ شده و مورد نکوهش قرار گرفته.
به نظر من این فیلم به شدت خسته کننده و کسالت آوره, و به جرئت میگم که به جای دو ساعت و نیم میشد کلا یه فیلم کوتاه ازش در آورد!!
موسیقی متن فیلم و طراحی صحنه و لباس خوبن, جلوه های ویژه هم عالی ان, حتی در حدی که بعد ۴۵-۵۰ سال هم نظر آدم رو جلب میکنه؛ ولی همین باعث شده که کارگردان اکثر وقت و تمرکزش رو روی نشون دادن جلوه های ویژه بذاره, بطوری که بیشتر وقت فیلم رو به دیدن اجسام معلق در هوا, تغییرات جاذبه درون سفینه, و عوض شدن افکت دوربین میگذرونین!!
شخصیت پردازی که صفر؛ کل بار شخصیت پردازی روی دوش دو تا تماس تصویرین که واقعا تاثیری نداشته و مطمئنا بهترین شخصیت پردازی فیلم مال هال است.
این فیلم شاید ۴۰-۵۰ سال پیش برای مردم و منتقدا جالب و با ارزش بوده ولی امروزه واقعا ارزشی نداره, و صرفا چون چندتا نکته ی فلسفی داره باعث نمیشه که بگیم فیلم خوبیه؛ خیلی از کارگردان هستن که فیلم های فلسفی تر و پر مفهوم تر میسازن و این کار رو طوری انجام میدن که برای ببیننده جذابیت هم داشته باشه نه به این صورت که تو این فیلم دیدیم.
این دیدگاه رو هم من نمی خواستم بدم ولی وقتی دیدم همه ی نظر ها از طرف طرفدارهای آقای کوبریک و در وصف فیلمه مجبور شدم نظرم رو بگم شاید که کسه دیگه ای هم مثل من باشه, از طرفدارهای ایشون هم عزر میخوام.
بهترین فیلم در ژانر علمی تخیلی کوبریک با جلوه های ویژه اش کولاک کرده و باعث شده فیلم هم از نظر ساختاری هم از نظر محتوی با فاصله ی بسیار زیادی از دیگر فیلم های ساخته شده در این ژانر برتر باشه
سنگین (خطر خم شدن کمر)
اونقدر سنگینه که اینو میشه از فضای فیلم از چهره جدی بازیگرا.ازموسقی عالی از صدا وفیلم برداری فوق العاده فهمید
فقط سه فطعه موسقی ...چقدر موسقی اثر گذار و به جاست
وااای کوبریک چه کردی باما ..خواستیم به جواب برسیم اما سوالاتمان و نادانیمان بیشتر اشکار شد
درک خودم رو از فیلم مینویسم و فقط نظریست شخصی
اولین چیزی که بعد دیدنش به ذهنم اومد این بود : (رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند)آره یه زمانی به اونجا میرسیم (میشیم همون کودک اخر فیلم)ولی شاید میلیون ها سال دیگه برای من اون قطعه سنگ ها معنی جسم غیر زمینی یا هرچیز دیگه ای نمیداد فقط به جای تصویر کشیدن میلیون ها سال پیشرفت کند بشر اونارو اورد تا به این پیشرفت سرعت بده
وقتی مارو ۵دقیقه تو کهکشان میگردونه میخواد نشون بده ما چقدر هنوز کوچکیم..ما چقدر هنوز نادانیمو در اخر هم مارو با مرگ و تولد دوباره آشنا کرد
ما عقل داریم ما فکر داریم ما اراده داریم ما غریزه داریم اما اگه از هر کدام درست بهره نبریم باعث اسیب به موجودات و هم نوع خود میشیم (دوجا در فیلم به این موضوع پی میبریم ۱کشتن میمونه که به طور مستقیم و ساخت روبات به طور غیر مستیم نشون داده شد)و به نظر من این مهمترین چیزی هست که میشه از این فیلم پی برد و در زندگی به کار برد
چه زیبا گفت سعدی
تن آدمی شریف است به جان آدمیت ..............................نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی....................چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت.........حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد .............................که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی ...............................که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد..................................همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند.................................بنگر که تا چه حدست مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت...................................به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم ................................هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت
من فقط در یک کلام میتونم اینو توصیف کنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اشغاااااااال
so boring ...
به نظرم یه فیلم وظیفه داره جذاب باشه ...
بنظرم بهترین جمله در وصف ادیسه فضایی این است: سینما تا کجا می تواند برود!!؟
كاش كساني كه به قول خودشون سواد سينمايي دارند،جنبه ي سينمايي هم داشته باشند...
هر اثري هم نكات مثبت داره و هم نكات منفي
حالا اوني كه نكات مثبتش بيشتره ميشه جاودان ولي نبايد از نكات منفي چشم پوشي كرد
اين فيلم از نظر فلسفي،موسيقي،جلوه هاي ويژه(زمان خود)عالي بود ولي واقعا ريتم كندي داشت
يادمان نرود كه هدف اول سينما سرگرمي است.اگر فلسفه بود كه كتاب خيلي از فيلم تاثير گذار تر بود