یک زیست شناس مولکولی و شریک آزمایشگاه خود شواهدی پیدا می کند که ممکن است اساساً جامعه را تغییر دهد و رو به نابودی ببرد...
یک زیست شناس مولکولی و شریک آزمایشگاه خود شواهدی پیدا می کند که ممکن است اساساً جامعه را تغییر دهد و رو به نابودی ببرد...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
فیلم از منظر نظریه تناسخ یا Reincarnation !
اولین سوالی که در بدو واکاوی مطرح میشود این است که نظریه تناسخ یا وازایش به چه معناست؟
تناسخ به معنای زاییده شدن دوباره پس از مرگ است! برهمن‌ها به ایده وازایش (تناسخ) معتقد هستند؛ به این معنا که هرگاه موجودی از بین برود، روح آن از کالبد جدا شده و در همین دنیا به کالبد موجود دیگری درمی‌آید . عقیده به تناسخ منحصر به مردم هند نیست, بلكه با اختلافاتی در مفهوم غالب مذاهب عالم از بدویان وحشی گرفته تا امم متقدم كه دارای فرهنگی متعالی می باشند همه كم و بیش قدمی در راه عقیده به تناسخ برداشته اند! در هندوئیسم، روح (آتمن) جاودانه و نامیرا است، در حالی که جسم تولد و مرگ دارد. روح جسم را مانند لباس کهنه ترک می‌گوید و لباس نو می‌پوشد!
فیلم I Origins با اندکی اغماض و چشم پوشی نسبت به نقاط ضعفی که عموما در غالب خروجی های سینمای هالیوود به چشم میخورد از معدود فیلم هایی ست که بعد از سال ۲۰۰۰ توانسته با ایده ای مناسب در صدد پرداختن به نظریه ی تناسخ برآید!
تماشای این فیلم خصوصا به علاقمندان بحث های نظری پیشنهاد میشود
با احترام - گلستانی
فیلم فوق العاده ایه
علاوه بر دیالوگ های عمیقی که داره، فکر و احساس رو همزمان درگیر میکنه
سکانس آخر از نظر علمی و ماورایی موی تنم سیخ شد، و از نظر احساسی اشک تو چشام جمع شد
شاید هیجان خاصی نداشته باشه اما واقعا عمیق و جذابه
اما این دختره سوفی(آسترید) واقعا چشمان زیبایی داره
کسایی که ندیدن نخونن(یه اسپویل خفن):
قبل از هر چیز باید بگم که از لحاظ فیلمی فیلم خوبی بود.
اما چند نکته راجع به مفهوم که بنظرم جای بحث داره:
۱.سوفی توی فیلم میگه که کرم کور دو تا حس داره و نور را نمی تواند درک کند در حالیکه نور در همه ی اطراف اون کرم وجود داره ولی ما به عنوان یک موجود برتر، درست بالای سر اون کرم وجود نور(چیز غیر قابل درک) رو به راحتی درک میکنیم. حالا با دادن یک درکی به کرم که تا به حال نداشته و نمیدانسته چیست(بینایی) باعث میشویم چیزی جدید اما بسیار اساسی را بتواند درک کند. سپس سوفی بگونه ای نتیجه میگیرد که ممکن است ما ادراک محدودی داشته باشیم ولی یک چیزی وجود داشته باشد که بمانند نور اساسی است ولی ما از درک آن عاجزیم. احتمالا داستان آقای مربع(دو بعدی) و کُره(سه بعدی) را شنیده اید که در فیزیک برای آشنایی با ابعاد مختلف استفاده میشود و درباره درک نیز صادق است. ما انسان ها موجوداتی هستیم که در چهار بعد زندگی میکنیم و حواس پنج گانه داریم. این یعنی درک ما محدود است به توانایی هایی که داریم، مثلا ما نمیتوانیم هیچگاه مثل خفاش ها اشیا را درک کنیم یا مثل دلفین ها توانایی ارتباطی صوتی پیچیده داشته باشیم. به بیان دیگر چون وضعیت کرم کور در ارتباط با ما اینگونه است دلیل نمیشود که وضعیت ما با با موجودی والاتر از ما نیز اینگونه باشد؛ یعنی مانمیتوانیم بدانیم که آیا چنین چیزی وجود دارد یا نه چون در توان مانیست و تلاش برای درک چیزی خارج از درک کاری است بیهوده.
۲.حتی کرم کوری هم که بینا شده نمی تواند وجود این درک جدید(بینایی) و وجود نور را برای کرم های دیگر توضیح دهد چون از لحاظ منطقی و نه ایمانی از درک آنها خارج است(بدبختی رو می بینی!!!)
۳. زنی که مسول موسسه هند بود تو فیلم داستان اون بودایی رو تعریف میکنه: بودایی میگه اگه یافته علمی خلاف دین من بود من تمام تلاشم رو برای درک(منطقی) اون میکنم و اگر صادق بود دینم رو کنار میگزارم. اما نتیجه گیری اش در جمله بعدی اش غلط است که میگوید اگر از راهی روحانی(spritual) به تو ثابت شود که دیدگاه علمی ات غلط است آن را کنار میگزاری( و ایمان می آوری)؟ برای یک دانشمند(آن هم زیست شناس مولکولی) باید واضح باشد که اثبات روحانی از دیدگاه منطقی علمی اصیل معنایی ندارد.
۴. وقتی دختر هندی با عنبیه مشابه رو پیدا میکنه و از طریق سوال های ۳گزینه ای شباهت رو با نمونه سوفی بررسی میکنه نتیجه هرچند غیر عادی اما زیر پنجاه درصد است که یعنی این شباهت اصلا از لحاظ علمی معنای خاصی ندارد؛ یعنی با دو نمونه عنبیه مشابه اما شخصیت فردی متفاوت با علایق مشترک احتمالا اتفاقی طرفیم.
تلاشی مذبوهانه برای خار نمودن علم در برابر خرافات.
نیازی نیست که دانشمند باشید تا بفهمید فرضیات ارائه شده در این فیلم چقدر احمقانه است. همین که دو واحد روش تحقیق پاس کرده باشید متوجه میشید!
فیلم به هیچ وجه نگاهی بی طرفانه نسبت به جدال علم و خرافه ندارد.و به طور مستقیم و با گستاخی تمام میگوید ای مردم! بدانید و آگاه باشید که علم یعنی حماقت! علم آنقدر احمق است که میخواهد چیزی را اثبات یا رد کند که ما مذهبیون کاملا از آن آگاهیم
در این فیلم کاراکترهای معتقد به ماورالطبیعه، حتی اگر بی سواد هم باشند دانای کل تلقی میگردند، و کاراکترهای غیرمذهبی، در صورت دانشمند بودن نیز احمق و نادان درنظر گرفته شده اند. نشانه های زیادی را میتوان برشمرد که هدف این فیلم چیزی جز تخریب علم و تجلیل خرافات نیست.
صحنه ای که دختر بچه هندی آسانسورو دید گریه کرد مو به تنم سیخ شد!
موضوع فیلم آدم و به فکر فرو می بره. درک بالایی می طلبه. ارزش دیدن داره.
حتما این فیلم رو ببینید. خیلی قشنگه و زیبا و البته نکته دار. نمره ۹ بهش می دم