
منطقه ي ساوت بي، لس آنجلس. «ديل مکاسيک» (گيبسن)- که روزگاري قاچاقچي مواد مخدر بوده و حالا تلاش مي کند زندگي شرافتمندانه اي داشته باشد- مي پذيرد تا در مورد يک معامله ي مواد مخدر به دوست وکيلش، «اندي لنرد» (گراس) کمک کند. «رابط» آنان در اين ماجرا، «نيک فرشيا» (راسل) مأمور مخفي دايره ي مواد مخدر و دوست قديمي «مکاسيک» است، که اجازه مي دهد «مکاسيک» فرار کند...

سال ۱۹۳۹. «کارلوس» (تيلوه)، پسر بچه اي ده ساله، فرزند يک قهرمان جنگي جمهوري خواه، به يتيم خانه اي در منطقه اي دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در اين جا احساس آرامش نمي کند. دلايل اين موضوع، يکي وجود سرايدار بدجنس يتيم خانه (نوريگا) است و ديگري حضور شبح يکي از ساکنان قبلي يتيم خانه به نام «سانتي».