سال ۱۹۳۹. «کارلوس» (تيلوه)، پسر بچه اي ده ساله، فرزند يک قهرمان جنگي جمهوري خواه، به يتيم خانه اي در منطقه اي دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در اين جا احساس آرامش نمي کند. دلايل اين موضوع، يکي وجود سرايدار بدجنس يتيم خانه (نوريگا) است و ديگري حضور شبح يکي از ساکنان قبلي يتيم خانه به نام «سانتي».
سال ۱۹۳۹. «کارلوس» (تيلوه)، پسر بچه اي ده ساله، فرزند يک قهرمان جنگي جمهوري خواه، به يتيم خانه اي در منطقه اي دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در اين جا احساس آرامش نمي کند. دلايل اين موضوع، يکي وجود سرايدار بدجنس يتيم خانه (نوريگا) است و ديگري حضور شبح يکي از ساکنان قبلي يتيم خانه به نام «سانتي».
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
فضایی فوق‌العاده!
لوکیشن فیلم کوچک است.
اما بازیگران بزرگند! کارگردان بزرگ است! فضاسازی این فیلم بزرگ است!
و حس و حال این فیلم بزرگ است...
در میان فضایی کودکانه اتفاق می‌افتد این فیلم، اما بزرگ است!
در خوب بودنش همین بس، که فضایی کودکانه، ناگهان تبدیل می‌شود به جنگی تمام عیار که مجروح‌های جنگی اش سر جای خود هستند، دشمن بیرونی جایگاه خود را دارد... دکتر پیر نقش فرمانده‌ را ایفاء می‌کند و حس و حال، همان حس و حالی می‌شود که آخر «سرباز رایان» داریم...
انتظار برای حمله!
انتظار برای جنگی خونین!
این فیلمو باید بدن استاد حسن کسایی تبدیل به آهنگ کنه
بسیار خسته کننده. امکان نداره نزنی بره جلو.....
کمی درام، کمی ترسناک، کمی تاریخ، کمی جنگ، کمی ماوراء و نتیجه میشه فیلمی که هیچ کدوم رو نداره :|
من بعداز دیدنش بدون هیچ فوت وقتی شیفت دیلت زدم
بنظرم مسخره بود، این نمره زیادیشه
ژانرشو اشتباهی زدن، اصلا ترسناک نبود
فیلم جالبیه
ریتم خوبی داره
با زبان اسپانیاییشم بیشتر حال کردم
-پیشنهاد من اینه که نبینید
-فیلمش ترسناک نبود
-تدوین فیلم هم ضعیف بود
۳ ساله پیش این فیلم رو دیدم - فیلم خیلی خوبی بود - من که خیلی خوشم اومد