
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...

»ستوان بوليت« (مکويين)، کارآگاه پليس سن فرانسيسکو، مأمور محافظت از »جاني راس« (رنلا) عضو سنديکاي تبهکاران مي شود که قرار است عليه هم دستانش شهادت بدهد. »والتر چالمرز« (وون)، معاون دادستان، »بوليت« را تهديد مي کند که اگر »راس« بميرد، او نيز کارش را از دست خواهد داد و خيلي زود »راس« کشته مي شود... شرح فيلم: بوليت از مناديان واقع گرايي خياباني فيلم هاي

تری (فارل) و یان (اوان مک گرگور)، دو برادر با اخلاقی متفاوت اند که تصمیم دارند از لحاظ مالی مستقل شوند و آرزویشان خرید قایقی برای تفریح است. تری قمارباز ماهری است که موفق می شود پول قایق را فراهم کند. اما بعد از مدتی مبلغ هنگفتی می بازد و بدهکار می شود و به ناچار نزد برادرش یان که مدتهای زیادی به او کمک می کرده می رود...

خانواده ی “جک اسنفیلد”،(رئیس اجرایی امنیتی) به گروگان گرفته شده و جک می بایست برای آزادی آنها میلیون ها دلار پول نقد را از خزانه کسب و کار خود بدزد و به آنها بدهد. او ناچار به تسلیم این خواسته ی بزرگ دزدان می شود، که ممکن هست بعدا به جرم اختلاس متهم و دستگیر شود...