
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و «اليزابت سوان» (نايتلي) دختر فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...

«جیمیمارکم» (پن)، «دیو بویل» (رابینز) و «شان دیواین» (بیکن) با هم بزرگ شده اند. یک حادثه ی تراژیک – قتل دختر نوزده ساله ی «جیمی» – آن سه دوست را دوباره گرد آورده است. «شان» که حالا کارآگاه پلیس است میکوشد تا به هر ترتیبی که شده به «جیمی» کمک کند پرده از راز قتل بردارد. اما هرچه روند تحقیقات به پیش میرود، «دیو» بیش تر در مظان اتهام قرار میگیرد. به خصوص که «دیو» خود در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بوده…

این مستند نگاهی به رابرت مک نامارا وزیر دفاع پیشین آمریکا و طراح جنگ ویتنام دارد.مردی که قبل از تصدی پست وزارت دفاع آمریکا رئیس کمپانی فورد بود و بعدها رئیس بانک جهانی شد. فیلم بر روی مصاحبه های مک نامارا تمرکز دارد و از آن طریق به جستجوی روح مکاشفه وار و مرتعش او می پردازد. او در حقیقت مردی بود که کوشید حس سیاه و سفید دیدن دنیا را بدل به خاکستری کند. این فیلم ساخته مستند ساز معروف ارول موریس است که به خاطر این فیلم در سال ۲۰۰۴ برنده جایزه اسکار شد. در ادامه می توانید تصاویری از صحنه های مختلف فیلم و توضیحات تکمیلی را مشاهده کنید.

پسر بچه اي در يکي از مناطق روستايي فرانسه با مادر بزرگش، «مادام سوزا» زندگي مي کند. «مادام سوزا» براي او دوچرخه اي مي خرد و تشويقش مي کند در مسابقات دوچرخه سواري دور فرانسه شرکت کند و برنده شود. اما گروهي گنگستر مافيايي پسر جوان را مي ربايند و به شهر بزرگ بل ويل مي برند تا از او به خاطر مهارت هايش در دوچرخه سواري، در يک قماربازي پيچيده استفاده شود.