اسکندر در سن ۲۵ سالگی بر نود درصد از دنیای شناخته شده آن زمان با اقتدار حکمرانی می کند. پدر او شاه فیلیپ نام داشته که قبل از او پادشاه مقدونیه بوده و مادرش نیز المپیاس نام دارد که همواره تحت ظلم و ستم شاه فیلیپ بوده است. بنابراین او اسکندر را از کودکی تربیت کرده تا به جنگاوری شجاع و بیرحم تبدیل شود. اسکندر با خروج از مقدونیه به مدت هشت سال همراه با سپاهیانش ۲۲ هزار مایل را می پیماید تا موفق به فتح این سرزمینها شود. او ابتدا امپراطوری عظیم ایران و سپس مصر را فتح کرده و…
اسکندر در سن ۲۵ سالگی بر نود درصد از دنیای شناخته شده آن زمان با اقتدار حکمرانی می کند. پدر او شاه فیلیپ نام داشته که قبل از او پادشاه مقدونیه بوده و مادرش نیز المپیاس نام دارد که همواره تحت ظلم و ستم شاه فیلیپ بوده است. بنابراین او اسکندر را از کودکی تربیت کرده تا به جنگاوری شجاع و بیرحم تبدیل شود. اسکندر با خروج از مقدونیه به مدت هشت سال همراه با سپاهیانش ۲۲ هزار مایل را می پیماید تا موفق به فتح این سرزمینها شود. او ابتدا امپراطوری عظیم ایران و سپس مصر را فتح کرده و…
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
دوستان یه جوری صحبت می کنند که انگار ایرانی ها وقتی داشتن مصر و هند و آسیای صغیر و میانه و غیره ر فتح می کردن، این کارا ر با گل و شکلات و شمع انجام می دادن. قضیه، قضیه ی ادم قادری هست که توی دعوا طرفش ر می زنه و بعد که ازش می پرسن چرا زدیش؟ می گه خب می تونم، زور زیاده. ایران و یونان هم نداره، هر جا که کسی زورش رسیده خب حمله کرده و خون ریخته. چیز بدی هست ولی مختص کشور خاصی نیست.
درسته ک فیلم زیبایی بود ولی خیلی جاها رو طبق تاریخ ما نساختن.
مثلا صحنه ورودش به بابل ک کل مردم اومده بودن و خوشحال بودن و میپرستیدنش.در حال که مردم بابل اینکارو فقط برای کوروش کبیر انجام دادند.یا اصلا به آتیش کشیدن تخت جمشید وقتی ک مست بود کجاست؟؟؟
و در آخر تو هند نمرد.زخمی شد و برگشت بابل و مست کرد و صبح بیدار نشد.
در کل فیلمش زیبا و خوش ساخت بود ولی واقعیت رو نشون نداد.
پیشنهاد میکنم از سایت برش دارید البته ببخشید جسارت نباشه
خوندن کامنتهای دوستان به ظاهر صاحب نظر اینجا خیلی جالب بود!
ما ملتی هستیم که سال هاست عقل و خرد رو کامل فراموش کردیم و تنها متکی به احساس و غرور و تعصب و (عذر می خوام) حماقت مسایل رو می بینیم. حقیقت هر چقدر هم تلخ باشه، کتمان کردنش و انگ چسبوندن چیزی چز ضعف و بی مایگی نیست. اگر با اینکه اسکندر با سپاهی غیر قابل قیاس بزرگترین امپراطوری تاریخ رو به زانو درآورد ناراحتید، آستین هاتون رو بالا بزنید. مملکت رو دستتون بگیرید و در مقابل این هیولای غرب! وایسید. چرا نشستید تو خونه مثل پیرزن های عجوزه فحش و فضیحت نثار کسی می کنید که هنوز هم آموزه های جنگیش داره تدریس میشه. چرا حتی عرضه ندارید بعد از ۷۰۰۰ سال تمدن خودتون به خودتون حکومت کنبد. چرا منتظرید دیگران بیان نجاتتون بدن. یه مقایسه سر انگشتی بکنید می بینید از اون امپراطوری با شکوه و پیشرو اون موقع ما چیزی جز خواب و خیال باقی نمونده و چشمتون رو که باز کنید خودتون رو تا گردن تو خفت تحجر و حماقت و وابستگی می بینید.این فیلم به هیچ وجه سعی در بهتر کردن وجهه اسکندر نداره و حتی تمایلات همجنس بازانه اسکندر می پردازه که هیچ سندی هم واسش نیست.
وقتشه که درهای تمدن باستانی مون رو به عقل و منطق باز کنیم. دست از تحجر برداریم. هیچ ملتی با گزافه گویی و نفرت به جایی نرسیده. تنها چیزی که به ما کمک میکنه اتحاد ماست که با نفرت ورزی به هیچ وجه حاصل نمیشه. سال هاست دارن به زور به ما میچپونن که مرگ بر فلان مرگ بر بهمان بگیم. هیچ ملتی تا بحال تحت لوای نفرت ورزی متحد نشده و اساسا چنین چیزی ممکن نیست چون به دور از انسانیته.
اگر واقعا علاقه به شکوه امپراطوری بزرگ هخامنشی دارید. چرا آموزه هایی که باعث به دست آمدن اون همه وقار و شکوه شد رو مطالعه نمی کنید. ما باید یاد بگیریم که به همدیگر عشق بورزیم به جای نفرت. به عقاید، سلایق، دین و فرهنگ همدیگر احترام بذاریم تا احترام ببینیم. اگر خواستار برتری هستیم در کمال شرافت و احترام بدستش بیاریم. با خوار شمردن دیگران خودمون رو خوار و پست جلوه می دیم ...
به امید روزی که از بند تمام گرفتاری های فکری و فرهنگی که داریم و برامون بوجود آوردند رها شیم و در حقیقت و نه خیال به سمت شکوه و جلال گذشته حرکت کنیم.
اصولا هر فیلمی که مربوط به تاریخ ایران باشه رو دوست ندارم ببینم، چون خارجیا غرض ورزانه و تحریف شده میسازن و ایرانیا احمقانه و تحریف شده!!!
چکیده: فیلم الکساندر بزرگ ساخته ی الیور استون در واقع یک اثر تحریف کننده ی تاریخی است، که تنها به قصد تصاحب گیشه ها و فروش بالا اکران شد. اما این فیلم در گیشه های فروش نیز شکست خورد. در این فیلم نه تنها ایرانی ها بربر و وحشی معرفی شدند، بلکه خود اسکندر و سپاهیانش نیز همجنسگرا و خوشگذران به نمایش گذاشته شدند اسکندر که در واقع یک انسان خونخوار و عیاش بود در حد یک الهه و حتی خدا در طول تاریخ ماندگار شده است. همانطور که می دانیم اسکندر مقدونی به بهانه ی به آتش کشیدن آتن توسط خشایار شاه به قلمرو هخامنشیان حمله ور شد و پس از تصرف مصر و بابل وارد خاک اصلی ایران شد وی تخت جمشید را به آتش کشید و سربازانش به دختران و زنان و حتی پسران پارسی تجاوز کردند و به قتل و غارت ایرانیان پرداختند. اسکندر به این قلمرو تصرف شده هم قناعت نکرد و سپس به هند لشکر کشید و در آنجا نیز به خونریزی پرداخت. این به اصطلاح الهه به همجنسگرایی و شرابخواری معروف بود و در عیش و نوش هایش از هیچ کاری رویگردان نبود.
در فیلم همواره ایرانیان بربر به معنی وحشی نام برده می شوند. سربازان لشگر داریوش همگی به شکل اعراب هستند با لباسهای کهنه و خجالت آور و فرماندهی داریوش هم شرم آور است و تنها دستور حمله ی مستقیم به لشگر دشمن را می دهد در مقابل سربازان لشگر مقدونیه همگی عضلانی و منظم به تصویر کشیده شده اند و تاکتیکهای نظامی اسکندر و تقسیم کردن نیروها برای شکست لشگر عظیم ایرانیان در حد تاکتیکهای رعد آسای آلمان نازی است. یک نکته در مورد بازیگر نقش داریوش سوم -راز دگان-این است که او متولد اسراییل و البته چشم سبز است و انتخابش برای این نقش هم از آن کارهاست. باید از استون و رفقایش پرسید چه اصراری است تا اسکندر را که به گواه تاریخ، سرداری لاقید و میخواره و منحرف جنسی بوده در حد یک سمبل و اسطوره بالا ببرند و آن را به عنوان نماد شکوفایی تمدن غرب مطرح کنند؟ آیا این یک بیوگرافی است؟ یک پروپاگاند تاریخیست؟ چیست؟ اسکندری که اصلا مقدونی بود و پدرش فیلیپ با لشگرکشی و زور سر نیزه یونان را فتح می کند، و نفرت یونانیان از او تا انجاست که حتی از اردشیر دوم برای شکست دادن فیلیپ درخواست یاری می کنند (البته اردشیر برای تلافی تحریکات اتن در مصر، قبول نمی کند) و مگر یونان تا پیش از ظهور امپراطوری روم نماد تمدن غرب به حساب نمی آمده؟
در صحنه ی جنگ گوگمل حوالی موصل امروزی، کالین فارل یک دیالوگ پر مفهوم و پیام دار ادا میکند و به سربازانش میگوید:
شما برای وطنتان می جنگید ولی اینها-اشاره به پارسیان- برای وطنشان نمی جنگند. آنها می جنگند چون شاهشان گفته باید بجنگند!
چوبکاری از این گل درشت تر؟ یعنی ایرانیان هیچ بویی از حس ناسیونالیستی نبرده اند و به میهن و سرزمین خود اهمیتی نمیدادند؟ در فیلم تمام سربازان لشگر داریوش غلام و برده معرفی میشوند که به اجبار به جنگ آورده شده اند و خود داریوش هم مردی بزدل و ترسو به تصویر کشیده شده است که به هنگام فرار سربازان خود را با گاری زیر میگیرد و میکشد تا خود کشته نشود.
دختر داریوش رکسانا که به همسری اسکندر در می آید بی شباهت به یک عرب زاده نیست به کل انتخاب این بازیگر سیاه پوست به عنوان دختر داریوش خنده دار است برای دوستان جالب خواهد بود بدانند كه برای ایفای نقش مادر اسكندر از یكی از خوش چهره ترین بازیگران غرب(آنجلینا جولی) استفاده می شود كه حتی در طول فیلم پیر هم نمی شود اما بجای یك زن ایرانی كه جهانشگایی چون اسكندر آنرا در گذر از اینهمه خاك و رویت تعداد بیشماری زن و دختر به همسری برمی گزیند یک بازیگر سیاهپوست انتخاب کرده اند كه نمادی عجیب از ایران به بیننده القا میکند.
صحنه ای در تاریخ هست كه در نبرد گرانیكوس اسكندر دستور می دهد دست آن ایرانی را كه به وی تیر می اندازد به نحو فجیعی قطع كنند، اما در این فیلم اثری از نبردهای اصلی وی با ایران همچون گرانیكوس و گوگملا نمی بینیم. شاید بدین خاطر كه این صحنه ها میتوانست چهره مثلا مقدس اسكندر در این فیلم خدشه دار كند. علاوه بر این درگیری اسکندر با سردار بزرگ ایرانی آریوبرزن نیز در فیلم موجود نیست و از همه مهم تر اینکه صحنه ی تاریخی به آتش کشیدن تخت جمشید نیز برای این فیلم ساخته نشده است. به کل شما هیچ صحنه ای از وحشی گری سربازان مقدونی علیه ایرانیان در فیلم نمیبینید و سربازان اسکندر خوددار، متواضع و البته خوش گذران به تصویر کشیده شده اند.
اسكندر در سال های آخر عمر به تایید تاریخ جنونی عجیب داشت و به فردی مالیخولیایی می مانست. كجاست این نمادینه ها؟ نمادهایی كه مثلا یكی از دستوراتش در بدو ورود به یك روستای ایرانی در سعدیانا تنها به این بهانه كه در زمان اجداد پنج نسل قبل تر این روستا یك درگیری بوجود آمده، دستور قتل تمامی اهالی روستا را صادر كرد!
افلاطون استاد ارسطو جمله و عقیده معروفی داشته بدین مضمون که: علاقه و دوستی میان دو مرد بسیار گرانبها تر و حقیقی تر از عشق زمینی مردان و زنان نسبت به یکدیگر است! و ما در فیلم اسکندر به وضوح شاهد عشق و دوستی اسکندر با دوست دوران کودکی اش هفایسشن (با بازی یارد لتو ) هستیم و این عشق تا جایی پیش میرود که موجبات برانگیخته شدن حسادت همسر ایرانی اسکندر ( با بازی روزاریو داوسن) را فراهم کرده و زمینه طرح ریزی توطئه قتل او احیانا توسط همسر اسکندر را نیز فراهم می کند. ارتباط عاطفی اسکندر با همسرش هم که به لحاظ روانشناسی بازسازی ارتباط او با مادرش است از پیچیدگی های مربوط به خود برخوردار بوده و حاکی از جنبه های تسلط آمیز نقش زن چه همسر و چه مادر در زندگی و رفتارهای اسکندر می توانسته باشد.
از نظر جلوه های ویژه و به تصویر کشیدن یک میدان عظیم جنگی فیلم نسیتا خوب عمل کرده و تصاویر میدان نبرد بسیار زیبا و پر جزئیات هستند و تماشاگر از دیدن این صحنه های عظیم به وجد می آید شاید اوج زیبایی این جلوه های ویژه در سلسله نبردهای اسکندر در هندوستان باشد که در این سکانسها فیلهای جنگی با تعداد بالا به لشگر مقدونیه ی حمله ور میشوند و تعداد زیادی از سربازان را لگدمال میکنند.
البته استون در فیلم خود به نقاط ضعف این به اصطلاح خدا هم بسیار پرداخت اما در فیلم تحقیر ایرانیان و تمسخر سربازان ایرانی خیلی بیشتر به چشم می آید تا همجنسبازی ها و خوشگذرنی های اسکندر
تاریخ را فاتحان نوشتند...
بنظر من تاریخ چرت محضه تاریخ کیا نوشتن ؟ مگه نه ایمکه خودم آدما تاریخ نوشتن از کجا معلوم دروغ نباشه همین الانش تو دوران خود ما تاریخی که مال چند سال پیشه تحریف میکنن و اونجوری که به نفعشونه به خوردمون میدن وای به تارخ چند صد سال پیش و چند هزار سال پیش هیچ کس نمیتونه تایید کنه که چیزایی که راجع به اسکنر یا هر کس دیگه تو تاریخ نوشتن راسته یا دروغ چون تاریخ بشریت رو خود آدما نوشتن و هم میدونیم ما ادما وقتی پای منافعمون در میون باشه دروغ و تحریف کمترین کاریه که ازمون برمیاددر ضمن اینم بدونید شاید از دید اروپاییها اسکند یه قهرمان بوده ولی بنظر من کسی که برای افزایش قدرت و گسترش سلطه خودش دس به حمله و کشتار مردم میزنه یه جانی و قاتل و حیوونه نه قهرمان حالا میخواد اسکن باشه میخواد چنگیزخان باشه میخواد هر کس دیگه باشه مهم نیس اسکند مو بلند بوده و چشم آبی یا کچا بوده و سیاه پوست مهم اینه که که یه قاتل و خونخوار بوده که برای بزرگتر کردن قلمرو زیر حکومتش انسانهای زیادی رو از بین برده و من فک میکنم ارزش وقت من بیشتر از این باشه که بخوام بذارم پای دیدن اینکه یه قاتل آدمکش چیکارا کرده تازه خدا میدونه چقدر چیزایی هم تو فیلم روایت میشه دروغه ولی به نظر من قهمان کسایی بودن که با کاراشون به بشریت خذمت کردن کسایی که حتی بعد از مرگشون بشریت داره از خدمتشون استفاده میکنه نه یه مشت روانی آدمکش از حیون وحشی تر که به جز گرفتن جون ادما کار دیگه ای بلد نبودن صورت انسان مهم نیس چیزی که به انسان ارزش و بها میده سیرت اونه...