سال ۱۵۷۳. در جنگ بر سر کيوتو، «شينگن تاکه دا» (ناکادايي)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست يک تيرانداز کمين کرده، زخم مهلکي برمي دارد و به برادرش «نابوکادو» (يامازاکي) دستور مي دهد تا سه سال مرگ او را مخفي نگاه دارد. «نابوکادو» يک دزد عفوخورده (ناکادايي) را مجبور به ايفاي نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» مي کند.
سال ۱۵۷۳. در جنگ بر سر کيوتو، «شينگن تاکه دا» (ناکادايي)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست يک تيرانداز کمين کرده، زخم مهلکي برمي دارد و به برادرش «نابوکادو» (يامازاکي) دستور مي دهد تا سه سال مرگ او را مخفي نگاه دارد. «نابوکادو» يک دزد عفوخورده (ناکادايي) را مجبور به ايفاي نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» مي کند.
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
برنده ی نخل طلا به صورت مشترک با فیلم all that jazz اما این کجا و آن کجا!
گاهی سایه‌ی یک درخت، از شاخه‌اش وفادارتر است...
فیلمی پر از قصه با مفاهیمی عمیق...
کاری که کوروساوای فقید با نور و رنگ و مخصوصن سایه انجام می‌دهد، سینما و سینماگران را درگیر خودش می‌کند...
سایه‌ها معنا پیدا می‌کنند، آب معنا پیدا می‌کند و «کوه» معنا پیدا می‌کند در این فیلم... و هر فرم از فیلم به تنهایی روایتی داستانیست... چه برسد به این‌که در صدد بیان فیلم‌نامه‌ای قوی از استاد فن باشد! فیلم‌نامه‌ای که شخصیت‌های زیادش را یکی یکی برای مخاطب شکل می‌دهد. کاشت‌هایی دارد که هنگام برداشت فقط می‌توان با حیرت به پرده‌ی سینما چشم دوخت و چیزی نگفت...
و چه برسد که این تصاویر و فیلم‌نامه، همراه شود با موسیقی فوق‌العاده‌ حماسی این فیلم! و چه برسد که بازیگرش تاتسویا ناکادائی باشد که الحق با بازی چندگانه‌اش خلأ میفونه‌ی کبیر را پر می‌کند!
پس چه انتظاری می‌توان داشت جز این‌که نشست و ۳ ساعت لذت برد و در انتها به چیزی دست پیدا کرد که با هزاران ساعت حرف و مطالعه به دست نمی‌آید...
نمی‌دانم یک کارگردان چند شاهکار می‌تواند داشته باشد؟!
اوج مهارت و قدرت یک کارگردان رو در این فیلم میبینید
از کوچکترین عضو تا کلیات , هیچ نقصی درش نیست
حتی اسبها هم عالی بازی می کنند.
جای توشیرو میفونه چقدر خالیه در این کار استاد
باز هم شاهکاری از استاد سینما
خدا روحت رو شاد کنه با این فیلمی که ساختی
این فیلم با اینکه داستانی جالب را دنبال میکرد اما بنظر من دچار سردرگمی بود,سکانسهای جنگ به شکلی منسجم و هماهنگ با موضوع اصلی پیش نمیرفت,هدف از تعیین زمان ۳ سال برای بنده نامفهوم بود,مشخص نبود کارگردان از شخصیت بدل و اطرافیان چه میخواست و بنظر من برخلاف دیگر آثار استاد کوروساوا جذابیت زیادی نداشت مخصوصا اگر قبل از این اثر,فیلم آشوب(ran) از همین کارگردان را تماشا کرده باشید.درکل به عقیده ی بنده فیلم نسبتا خوبی بود , یکبار دیدنش را به دوستان پیشنهاد میکنم
من نمی فهمم چرا فیلمهای کوروساوا رو هر چی دانلود می کنم تموم نمیشه... :(