در قلب لندن معاصر، یک تماس تلفنی ناشناس، دو کارآگاه باهوش را به رویارویی بر سر یک پرونده قتل قدیمی می کشاند، یکی زن جوانی است که در مراحل اولیه کارش است. دیگری مردی با ارتباط خوب مصمم است از میراث خود محافظت کند.
فیلم ماجرای زندگیِ پر جنب و جوش ۳ نفر از شهروندان لندن است که هر کدام داستان متفاوت و فوق العاده ای دارند...
در دهه ۲۰ که گروه های گنگستری در شهر بیرمنگهام واقع در انگلستان بسیار زیاد شده است، یک گروه گنگستر سعی میکند خود را در این دهه به قدرت برساند...
روایتی درام از سال ۱۸۸۹ که در لندن جریان دارد و اتفاقات بعد از قتل های “جک ریپر” را دنبال میکند. در “وایت چپل” که ناحیه ای برهم ریخته و پر هرج و مرج است ، یگان بد نام پلیس که یگان “اچ” نام دارد سعی در حفظ نظم منطقه دارد و در این میان جریانات مرموز و رازآلودی روی میدهد.
داستان سریال Endeavour در سال ۱۹۶۵ اتفاق می افتد، مجموعه Endeavour درباره شروع زندگی حرفه ای اندرو مورس «شان ایوانز» ، بعد از ترک کالج آکسفورد بدون گرفتن مدرک ، مدت کوتاهی را در سپاه سلطنتی به عنوان یک کارمند رمزنگاری گذراند، و پس از آن به نیروی پلیس پیوست. او تصمیم به نوشتن استعفا نامه خود گرفت، اما او به همراه یک کاراگاه دیگر از پلیس کارشال نیوتون به شهر اکسفورد فرستاده شد ، برای تحقیق در مورد نا پدید شدن یک دانش آموز ۱۵ ساله…
داستان این مینی سریال در مورد یک مجرم فراری به نام آبل مگویچ (ری وینستون) است. او بعد از فرار با پیپ (اسکار کندی) که یک پسر بچه‌ی یتیم است، روبرو میشود. او پیپ را برای دزدین وسیله‌ای که بتواند بند و زنجیرهایش را باز کند، می‌فرستد. اما در راه برگشت، پیپ با زندانی دیگری که او هم از زندان فرار کرده است روبرو میشود و...
«بیل هایوارد» بعد از ۸ سال حبس، آزاد شده و به دنبال پسران ۱۱ و ۱۵ ساله اش می گردد که مادرشان آن دو را ترد کرده و به تنهایی زندگی می کنند...
"جنی" و "لانا" دو نوجوان آمریکایی و روسی در یک کنسرت موسیقی با یکدیگر آشنا شده و عاشق هم می شوند. اما آنها به یک باره وارد دنیای خطرناک مواد مخدر و قتل می شوند که...
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند. اما اوضاع کمی پیچیده می شود هنگامی که جورج با زنی از فرانسه به نام ماری و پسرکی به نام مارکوس از لندن آشنا می شود که هر یک به شکلی مرگ را از نزدیک درک کرده اند و این گونه است که هر سه نفر دچار تغییری اساسی در باور خود نسبت به مرگ و آخرت می شوند…