در دهه ۲۰ که گروه های گنگستری در شهر بیرمنگهام واقع در انگلستان بسیار زیاد شده است، یک گروه گنگستر سعی میکند خود را در این دهه به قدرت برساند...
در دهه ۲۰ که گروه های گنگستری در شهر بیرمنگهام واقع در انگلستان بسیار زیاد شده است، یک گروه گنگستر سعی میکند خود را در این دهه به قدرت برساند...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
سلامتی همه گنگسترهای دوست داشتنی!
سریال پیکی بلایندرز یک سریال خوش ساخت و دوست داشتنی به حساب میاد و کمتر کسی رو میتونید پیدا کنید که از دیدن اون لذت نبرده باشه و ناراضی باشه! اگه بخوام به نکات منفی سریال اشاره کنم چیز زیادی وجود نداره! در همین حد که گاهی اوقات روی مسائل حاشیه ای بیش از حد مانور میده و کمی خسته کننده میشه.
اما نکات مثبت که کم هم نیست! از بازیگری گرفته که تیم بسیار خوبی دور هم جمع شدن و Cillian Murphy هم به بهترین شکل نقش جالب و متفاوت توماس شلبی رو بازی کرده، کارگردانی و مسائل فنی سریال هم خیلی خوبه و با توجه به وقت و انرژی که برای اون میذارن و فقط ۶ قسمت در سال پخش میشه، باید توقع این کیفیت بالا رو هم داشت.
یکی از مهمترین نقاط قوت سریال هم موسیقی متن بی نظیر اونه که به خوبی در لحظات مختلف سریال بیننده رو تحت تاثیر قرار میده و لذت دیدن سریال رو دوچندان میکنه، تیتراژ آغازین جالب و متفاوت سریال هم که دیگه گفتن نداره!
طراحی صحنه و لباس سریال فوق العاده است و به زیبایی فضای تاریخی و گنگستری مورد نظر رو به نمایش میذاره.
اگه از سریالهایی مثل Breaking Bad , Ray Donovan , Power , Banshee و... خوشتون میاد که نقش اول باهوش و کله خراب داشته باشه و دشمنانش رو یکی پس از دیگری از صفحه روزگار محو کنه، پیکی بلایندرز هم از همون سریالهاست!
کافیه دیگه چقدر بگم؟! خودتون ببینید و حالشو ببرید :)
امتیاز من ۱۰/۱۰
BBC تنها شبکه غیر آمریکاییه که میتونه با بهترین شبکه های آمریکا مثل HBO , AMC ,NETFLIX رقابت کنه...BBC سبک خودش رو پیدا کرده و میدونه که چطور سریال خوب بسازه و صد البته استعداد بی نظیر بازیگران بریتانیایی هم دخیله...
لحجه دوست داشتنی بریتانیایی و منظره های زیبا باعث میشه که حس آرامش به بیننده القا بشه مثل سریال Poldark.
Sherlock , Pride and Prejudice , Peaky Blinders سریالهای خوب این شبکه هستن که تونستن جای خودشون رو بین سریالهای شاهکار آمریکایی پیدا کنن...که این دلیل روشنی برای اثبات عظمت سریال های BBC ه ...
سریال های انگلیسی عین لیگ انگلیس می مونه و سینماشون هم مثل تیم ملی شون تو جام جهانی فوتبال. هرچی تو سریال ها موفقند تو سینما ناموفق. وقتی اصالت و ریشه رو حفظ می کنند و کمتر سراغ الگوهای آمریکایی میرن موفق ترند. این سریال هم به نوبه خودش اصالت داره و حتی تو مقوله گنگستر و مافیا هم مؤلف هست و از ایده ها و ژست های ایتالیایی فیلم پدرخوانده تبعیت نمی کنه. هرچقدر پلیس تو سری پدرخوانده ضعیف هست و نفوذ نداره، تو این سریال قدرتمند و با نفوذِ (به خاطر حمایت دولت و نخست وزیر). یا مثلا زنان در این سریال می تونند دارای قدرت و اعتبار باشند و ریاست کنند (عمه پلی و اون خانمی که رئیس گروه مخالف پیکی بلایندرزها بود و با هم دشمنی داشتند و بعدها با ازدواج جان شلبی با یکی از دختران آن گروه، با هم پیمان دوستی بستند)؛ راستی بریتانیا ملکه داره! :دی
به هر حال انگلیسی ها به قول امیر موحد همه چیشون خوبه..
بازی مورفی یکی از بهترین های تاریخ سریال هستش و حضور تام هاردی هم به زیبایی سریال افزوده هرچند معتقدم حضوری تبلیغاتی در سریال داره...
دوستان شاهد سریالی انگلیسی و خوب هستید
گرچه اگر قرار باشه با همین روند کلیشه و یک نواخت ادامه بده مخاطبش رو از دست خواهد داد....
دیدنش رو پیشنهاد میکنم
از من گفتن بود هر فیلم یا سریالی که توی پوسترش یکی از شخصیتا در حال سیگار کشیدن بودو ببینید
و اینم متن تیتراژ زیبای این سریال :
Take a litle walk to the edge of town
Go across the tracks
Where the viaduct looms,
like a bird of doom
As it shifts and cracks
Where secrets lie in the border fires,
in the humming wires
Hey man, you know
you#۰۳۹;re never coming back
Past the square, past the bridge,
past the mills, past the stacks
On a gathering storm comes
a tall handsome man
In a dusty black coat with
a red right hand
- تامی شلبی :
کل مذهب، یک جواب احمقانه به یه سوال احمقانه ست ...
پیکی بلایندرز / فصل سوم / قسمت سوم
یادداشتی بر فصل سوم سريال پيکي بلايندرز :
( حاوي اندکي اسپويل ! ! ! )
اين فصل فراز و نشيب هاي زيادي داشت اما همچنان خيلي خوبه، شايد بتونم بگم بهترين فصل اين سريال تا به الان فصل اول بوده، اما اين سريال يکي از بهترين سريالهايي هستش که هيچوقت افت نميکنه، يا هر وقت هم که افت ميکنه، بازم کم نمياره و به کار خودش ادامه ميده.
يکي از عناصري که در اين فصل سريال بسيار به چشم ميخورد، تاريکي بود. تاريکي اي که اين فصل داشت، در دو فصل اول به هيچ عنوان وجود نداشت،
اما يکي از نقاط ضعف اين فصل ، شخصيت پردازيِ بدمنِ اين فصل يعني کشيش هيوز (Hughes) بود؛ انتظار داشتم رو اين شخصيت خيلي خوب روش کار بشه، مثل شخصيت ويلسون فيسک در سريال درداويل که خيلي خوب روش کار شده بود، اما اينطور نشد و خيلي هم مسخره کشته شد!! :(
نويسندگي در اين فصل بسيار پيشرفت کرده بود. Steven Knight که فيلمهايي مثل Redemption و Locke رو کارگرداني کرده بود و قراره نوينسده سريال Taboo ( با بازي Tom Hardy و تهيه کنندگي Ridley Scott ) که قراره کمتر از يک سال ديگه پخش بشه، به خوبي از عهدهنويسندگيش در اين فصل براومد.
کمي هم از بازيگري بگم : فوق العاده و محشر! مخصوصا شخصيت تامي شلبي و آلفي سالومونز که همون تو دو قسمت آخر هم خوب درخشيد!
در کل سريالهايي که از شبکه هاي کابلي انگلستان پخش ميشه، مثل همين BBC ، هيچوقت به کميت اهميت نميده؛ مثلا اين سريال هر فصل ۶ قسمت داره ولي امتيازش از سريالهاي آمريکايي که تعداد قسمت ها خيلي زياده، باز هم بيشتره، و همچنين ويژگي اي در مورد سريالهای شرلوک و Taboo صدق ميکنه.
اميدوارم فصل چهارم سريال خيلي متفاوت تر شروع بشه.
و در آخر هم بگم که از سيگار کشيدن ۴ شخصيت سينمايي خيلي خوشم مياد :
۱- تامي شلبي در سريال peaky (fu.ckin#۰۳۹;) blinders
۲- راستين کول در فصل اول سريال true detective
۳- جان کنستانتين در فيلم constantine
۴- بابي سندز در فيلم hunger