
فرانک جوان و دوستانش ایده ای به سرشان میزند. آنها تصمیم می گیرند به شهر بزرگ بروند و چندتا زن خیابانی استخدام کنند تا با آنها خوش بگذرانند. اما همه چیز به سادگی پیش نمی رود و سرانجام با زنی آشنا می شوند که آنها را به خانه می رساند. آن زن در خانه درختی فرانک می ماند و پدر فرانک که مجرد است فکر می کند او معلم فرانک است و...

"گلوریا" زنی جوان است که در دوران رکود اقتصادی زندگی می کند.او در زندگی اش احساس ناامیدی کرده و در گذشته چندین بار مورد خیانت قرار گرفته.پس از اقدام به خودکشی،او متوجه یک مجله سینمایی شده و راهی هالیوود می شود تا تبدیل به یک بازیگر شود."رابرت" شهروند هالیوود است که تلاش می کند تبدیل به یک کارگردان شود.آنها با یکدیگر برخورد کرده و...

"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...