یک پسر بچه انگلیسی بنام «جیمز گراهام» (کریستین بیل) که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانواده اش در شانگ های زندگی می کرده، توسط ژاپنی ها به اسارت گرفته شده است...
زندگی و مرگ «گاندی» (کینگزلی)، وکیل هندی که مبارزات استقلال طلبانه ی مردم کشورش را به پیروزی می رساند.
جین مارپل، یک کارآگاه، برای حل پرونده ای که یک زن محلی در اثر مسمومیت کشته می شود، فراخوانده می شود. همه بر این باورند که هدف یک ستاره سینما بوده است، اما سرنخ ها چیز دیگری را نشان می دهد...
یک موجود بیگانه یتیم از سیاره اش که در حال نابودی است، به زمین فرستاده می شود. او در زمین بزرگ شده و به اولین و بزرگترین ابرقهرمان این سیاره، یعنی «سوپرمن» تبدیل می شود...
"اولیور کراول" که از سیاستهای "چارلز اول" به ستوه آمده است تصمیم می گیرد خانواده اش را به دنیای جدید (آمریکا) ببرد، اما شب قبل از حرکتشان او در مخلوطی از مذهب و سیاست فرو می رود که منجر به جنگ داخلی در انگستان می شود...
بمب افکن نيروهاي ناتو، حامل سلاح هاي هسته اي، ربوده مي شود. «جيمز باند» (کانري) پس از ماجراهايي در مي يابد که «اميليو لارگو» (چلي) مرد شماره ي ۲ سازمان «اسپکتر»، مغز متفکر اين جريان است. «باند» آرام آرام با «لارگو» و محبوبه اش، «دومينو» (اوژه) رابطه برقرار مي کند...
فیلم روش‌هایی را که برای شکست دادن راکتهای وی۱ و وی۲ هیتلر در روزهای منتهی با پایان جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت را به تصویر می کشد.با وجود اینکه نازی ها در حال شکست خوردن بودند این سلاح ها می توانستند آنها را به پیروزی برسانند...
یک پیرمرد ثروتمند به نظر میرسد که به دلیل مواجه با یک گربه از ترس مرده، اما خانم مارپل باور نمیکند و مشکوک میشود که یکی از چهار بستگانش او را به خاطر ثروتش به قتل رسانده اند...
وكيل محترمى به نام "ملويل فار" (بوگارد)، با اين كه تمايلات همجنس خواهانه دارد اما زندگى آرامى را با همسرش (سيمز) میگذراند. تا اين كه يكى از دوستان سابقش، كارگر ساختمانى، "جك بارت" (مك انرى) به اتهام سرقت از شركتى دستگير میشود...