

داستان سریال دربارهی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی میکند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی میباشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفتهاش ، علیرغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار میرود و با مهارت به درمان اطفال میپردازد ، در زندگی دچار مشکلاتی مانند برقراری ارتباط اجتماعی میباشد. او برای اینکه بتواند یک جراح کودکان شود با تلاش خود و با کمک دوستانش بر ناتوانیهای خویش غلبه میکند و موانع را کنار میزند...

دیوید و برندا برای هم بسیار مناسب هستند و خیلی با هم مچ هستند، همه این موضوع را می دانند بجز خودشان. پس از اینکه از یکدیگر جدا می شوند در یک برزخ عاشقانه قرار می گیرند و هر دو از این کارشان پشیمان می شوند. آنها دوباره سعی می کنند روابطشان را با یکدیگر شروع کنند. این فیلم، یک کمدی سیاه در مورد پیچیدگی روابط امروزی است...