

داستان سریال درباره پسری به اسم رایان (Elijah Wood) هست که از کارش که وکالت باشه بیرون انداخته شده و الان خیلی افسرده است رایان یه شب تصمیم می گیره خودکشی کنه و یه عالمه قرص می خوره اما حالا از شانس بد یا خوبش نمی میره اما از صبح همون روز سگ همسایه اش رو در هیبت یه ادم می بینه و خیال می کنه که توهم زده حالا این سگه که اسمش ویلفرد هست و از قضا حیوون(ادم) بسیار بددهنی هم هست می خواد به رایان زندگی رو یاد بده …


سریال shameless درباره ی یک خانواده ی واقعا در هم بر هم و گنگ است. این خانواده پدری دائم المست دارد به همراه ۶ فرزند قد و نیم قد بدون همسر ! که شبیه به هیچ خانواده ای نیست.سریال حول محور نداری ها و بی مسئولیتی پدر خانواده میچرخه.پدر به جای اینکه کار کنه و پول دربیاره پول هایی که بچه ها بدست آوردن رو به باد میده.ولی داستان به این گونه نیست که شمارو ناراحت کنه !


داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه ۴ نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .


داستان سریال راجع به پسری به اسم جیمی چنس هست که وضع زندگی مناسبی نداره و باپدرش آب استخر مردم رو تمیز می کنه. یک شب به طور اتفاقی با دختری آشنامیشه و فردای اون روز متوجه میشه که اون دختر یه قاتل زنجیره ای فراریه.وقتی به ملاقات او توی زندان میره میفهمه که اون حامله شده. حالا قراره یهعضو جدید به خانواده چنش اضافه بشه. خانواده اش تمایلی ندارن اما اوناسرار داره که بچه رو بزرگ کنه...


پخش سريال Justified، در سال ۲۰۱۰ شروع شد و به سرعت محبوبيت بسيار زيادي پيدا كرد سبك اين سريال اكشن/وسترن و بسيار خوش ساخت هست . Marshal كه يك كارمند مدرسه در ايالت ميامي هست ، به زادگاه مادريش كه شهري كوچك و فقير نشين در شرق كنتاكي هست منتقل ميشود . در آنجا دوست دوران جوانيش را ملاقات ميكند كه در گذشته با يكديگر در معدن ذغال سنگ كار ميكردند . او اكنون يكي از فعالان نژادپرستي است و به تازگي در يكي از كليساهاي سياه پوستان بمب گذاري كرده است...


سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.