
ناتاشا، دختری که رؤیای رها شدن از قید و بند نقشهای سنتی زنانه را در سر میپروراند، قصد دارد مهماندار هواپیما شود. درست در آستانه رسیدن به این آرزو، او به شکلی ناخواسته درگیر ماجرایی هیجانانگیز میشود. او باید سارقانی را دنبال کند که شاهکار معروف، یعنی تابلو مونالیزا، را به سرقت بردهاند.

داستان به زندگی سنفال، زنی متأهل و مادر یک دختر دو ساله میپردازد که در تلاش است به عنوان یک مدل و بازیگر موفق شود. در دوران تاریک مککارتی، او و خانوادهاش ایالات متحده را ترک میکنند و به امید آرامش و آزادی به فرانسه سفر میکنند. در آنجا، برای مدت کوتاهی طعم شادی و رهایی را میچشند...


چهار برادر در کامارگ برای نجات زنبورداری خود به اسکورت زنان روی میآورند. خواهر کوچکشان که مدیر این "تجارت" است، آنها را راهنمایی میکند. آنها در این مسیر با چالشهای متعددی روبرو میشوند، اما چیزهای جدیدی درباره خود و دنیای اطرافشان یاد میگیرند و به مردانی امروزی تبدیل میشوند.