آخرین قسمت از سه گانه پدرخوانده با داستان زندگی مایکل کورلئونه میپردازد و اینکه چگونه سعی دارد کار خود را قانونی کند…
تکسان به رم رفته تا دو پلیس را برای دستگیر کردن خلافکاری خود را به عنوان دوست دختر و قاتلی حرفه‌ای جا بزنند...
یک کارگر کارخانه که برای اخلاق خشنش در مبارزه برای حقوق کارگران مشهور است پس از کمک به مرد جوانی اعتبار خود را نزد همکاران و دوستان خود از دست می دهد و...
زنی زیبا تصمیم می گیرد از جذابیت خود برای کنترل کردن و به دام انداختن دکتر شیطان صفت "جیکل" استفاده کند و...
داستان ظهور و سقوط امپراطور بدنام رومی "کالیگولا" و روشهای خشونت بار او برای بدست آوردن تاج و تخت و فرمانروایی...
لیا و تینا دو دختر زیبا هستند که با هم آشنا می شوند و متوجه می شوند که شباهت های زیادی با هم دارند. آنها هر دو جوان، زیبا و خشمگین هستند، بنابراین تصمیم می‌گیرند به رم بروند تا کمون نازاریوتا را پیدا کنند،
داریو مائوری، کمیسر پلیس، فعالیت های یک باند مواد مخدر به رهبری دون دومنیکو لاورنتزی را بررسی می کند...
"جو" پس از مرگ پدرش به غرب وحشی میرود تا تبدیل به یک مرد واقعی شود. او از اسلحه، دعوا و خشونت بیزار است و عاشق شعر خواندن است. همچنین دوچرخه را به اسب ترجیح می دهد. سه معلم او هرکاری میکنند نمی توانند آموزش های لازم برای جنگیدن و دفاع را به او یاد دهند، تا اینکه "جو" عاشق یک دامدار جوان می شود و بخاطر حسادت مردی مسلح بنام "مورتون" به عشق آنها، تصمیم میگیرد از خود دفاع کند...
یک خلافکار بنام "یوگو" پس از خارج شدن از زندان کارفرمای سابقش، "روکو"، را ملاقات می کند. "روکو" یک بیمار روانی است و از شکنجه و خشونت بسیار لذت میبرد. هر دوی آنها گنگستر هستند و پلیس معتقد است که "یوگو" ۳۰۰,۰۰۰ دلار را مخفی کرده است، پولی که باید به رئیس یک سندیکای مواد مخدر میرسید...