یک خانواده برای تعطیلات به یک پناهگاه دور افتاده میروند اما وقتی متوجه میشوند جزیرهای که در آن هستند توسط یک قاتل زنجیرهای اشغال شده، همه چیز به طور غیرمنتظرهای تغییر میکند.
فیلم زندگی ادوارد مونک، یکی از بزرگترین هنرمندان جهان، را به تصویر میکشد. او که از سوی جامعه هنری طرد شده بود، از غم از دست دادن خواهر بزرگترش رنج میبرد و به اعتیاد دچار می شود ...
یک رستوراندار که قبلاً فروشنده بوده و با برنده شدن در بازی پوکر صاحب ثروت شده است با یک پناهنده سوری که بتازگی به فنلاند آمده، دوست می شود و به او پیشنهاد کار و سرپناه می دهد...
یک افسر پلیس که در حال بازنشستگی می باشد متوجه میشود که پسر ناخلفش از زندان آزاد شده و منطقه را به وحشت انداخته است. او بعنوان آخرین وظیفه اش میخواهد با متوقف کردن پسرش وضعیت را مساعد کند، اما طولی نمیکشد که شرایط از کنترلش خارج شده و او را مجبور به مقابله با گذشته اش می کند...
پس از حمله آلمان نازی به لهستان در سال ۱۹۳۹، شوروی در نوامبر همان سال به کشور فنلاند حمله کرد. در این بین مردم فنلاند خانه ها و خانواده های خود را ترک کردند و عازم جنگ شدند. این فیلم بر روی دو برادر کشاورز متمرکز است ...
یلی ،۲۵ ساله ، رهبر سابق ارکستر بچه ها هستش ، کسی که به طور موفقیت آمیزی چندین سال از ستاره ی راک اند رول بودن دوری کرد. همه چیز وقتی پدرش رفت پیش اون و هردوشون عاشق معلم رقص آمریکاییشون شدند تغییر کرد و …