یک رستوراندار که قبلاً فروشنده بوده و با برنده شدن در بازی پوکر صاحب ثروت شده است با یک پناهنده سوری که بتازگی به فنلاند آمده، دوست می شود و به او پیشنهاد کار و سرپناه می دهد...
فیلم در دوران آغاز بزرگترین طرح شکار جادوگران در تاریخ اسکاندیناوی جریان دارد و داستان در مورد آنا دختری ۱۶ ساله است که در روستایی زندگی میکند که در آنجا زنان به جادوگری متهم اند...
مردي با قطار وارد هلسينکي مي شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش مي زنند و هر چه دارد مي دزدند. او را به بيمارستان مي برند و در آن جا او را مرده اعلام مي کنند. کمي بعد مرد به خود مي آيد و به راه مي افتد، اما تمامي خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند ...