
پس از سال ها قطع ارتباط، مردی انگلیسی به نام «ماکس اسکینر» (کرو) باخبر می شود که عمویش (فینی) درگذشته و در پرووانس برای او یک قصر و تاکستان به ارث رسیده است. «ماکس» به فرانسه می رود تا هرچه زودتر ارثیه را به فروش برساند. اما خاطرات دوران کودکی (که در این املاک سپری کرده)، جذابیت دختری فرانسوی (کوتیار) و زنی امریکایی (کورنیش) که ادعا می کند دختر نامشروع عموی «ماکس» است، نقشه های او را بر هم می زند...

"دکتر نورمن بویل" تحقیقات همکارش "دکتر پترسون" که پس از کشتن معشوقه خود اقدام به خودکشی کرده درباره "دکتر فرشتاین" را به دست می گیرد. او به همراه همسر و فرزندش به بوستون می رود تا در کلبه ای دورافتاده میان جنگل که متعلق به "دکتر پترسون" بود زندگی کنند. پسرش با دختری که فقط خودش می تواند ببیند دوست شده و آن دختر مرموز اخطار می دهد کلبه را ترک کنند...