
«سيلويا بروم» (کيدمن)، زن سفيدپوستي که در افريقا به دنيا آمده و بزرگ شده، در سازمان ملل مترجم است. يکي از زبان هايي که «سيلويا» به آن آشنايي دارد، «کو» است و يک روز در تالار مجمع عمومي سازمان ملل به طور اتفاقي از حرف هاي مردي که به زبان «کو» صحبت مي کند با خبر مي شود که بر ضد جان «زواني» (کامرون) حاکم مستبد ماتوبو توطئه اي در جريان است...

چهار داستان جنایی متفاوت، که در مرکز آنها مردی درشت اندام با چهرهای خشن قرار دارد که به دنبال قاتل معشوقهاش گلدی است، مردی که با پلیس فاسد شهر گناه درگیر میشود و بعد از یک اشتباه وحشتناک تحت تعقیب قرار می گیرد، یک مامور پلیس که جانش را برای محاقظت از یک دختر به خطر می اندازد، و یک قاتل که به دنبال کسب در آمد از راه خودش است.

سال ١٩۴۴، پدر لنکستر مرین کشیش منطقه ای در هلند، توسط سربازان نازی مجبور می شود تا از میان اهالی دستگیر شده شهر یکی را برای مردن انتخاب کند، در غیر این صورت تمامی اهالی کشته خواهند شد. این تجربه تلخ باعث در هم شکستن روح وی و از میان رفتن ایمانش به خدا می شود. سه سال بعد مرین لباس روحانیت را از تن کنده و به عنوان باستان شناس در تورکانا- کنیای فعلی – از مستعمرات بریتانیا در شرق آفریقا سرگرم کار شده است. او قصد دارد تا یک کلیسای دوره بیزانس را از زیر خاک بیرون بیاورد و...

جف تالی که در اداره پلیس لس آنجلس مامور رسیدگی به موارد گروگان گیری است در دو ماموریت اخیرش با شکست مواجه شده و بنابراین از رئیسش می خواهد تا او را به محل آرام تری منتقل کند. بنابراین جف به اتفاق همسر و دخترش به یک شهرک دورافتاده می روند اما در این شهر مامور رسیدگی به یک حادثه گرونگان گیری پیچیده می شود ...

«برونو داور» (گارسیا) از کار بی کار می شود. پس از گذشت دو سال و انجام مصاحبه های کاری بی نتیجه، «برونو» به این نتیجه می رسد که باید رقبایش را از بین ببرد. بنابراین یک آگهی قلابی در روزنامه ها چاپ می کند که در آن ها دنبال کسی می گردد که دقیقا مشخصات حرفه ای خودش را داشته باشد…