
فیلم یک مرد جدی درباره یک خانواده یهودی ده شصت آمریکا است. لری پدر خانواده ای متوسط و پروفسوری در شاخه فیزیک است. خانواده لری یک خانواده معمولی نیست لری کوهی از مشکلات دارد از آن جمله پسرش معتاد است همسرش میخواهد جدا شود و با یک مرد دیگر ازدواج کند دخترش مدام از او پول می دزدد تا دماغش را عمل کند و برادرش آرتور هم پلیس و هم مافیا به دنبال آن هستند لری کم کم به این فکر می افتد که خدا چرا این بلاها را به او نازل میکند...

داستان در آینده ای نه چندان نزدیک اتفاق می افتد. همه عالم دیجیتالی شده و شرکتی بزرگ مدیریت یک جامعه مجازی را بر عهده دارد که در آن می توان اختیار خود را به کـسی دیگر داد تا برایتان تصمیم بگیرد. در این جامعه به افرادی که محکوم به مرگ شده اند فرصتی داده می شود تا وارد یک بازی جنگی به نام قاتلین شوند و اختیار خود را به (بازی خور) هایی بدهند که آنها را هدایت میکنند و اگر پس از ۳۰ مرحله زنده ماندند آن ها آزاد خواهند شد...

"تریش" از همسر خود که در زندان است جدا شده و در آستانه ازدواج مجدد قرار دارد. او از اینکه "هاروی" می تواند برای دو پسرش پدری عادی باشد، بسیار هیجان زنده است. اما وقتی "بیل" همسر سابقش از زندان آزاد می شود و پسرها "هاروی" را ملاقات می کنند خانواده مجبور می شود تصمیم بگیرد ببخشد یا فراموش کند...