
داستان در دو مسیر جداگانه دنبال میشود که محور اصلی ان بر پایه انتقام و خشونت است. اعضای نخبه نیروهای ویژه امریکا به جنگلهای بولیوی برای ماموریتی خاص فرستاده شدند. تیم ها در گروه های جدا به دنبال اتمام ماموریت جنگلهای بولیوی را زیر پا میگذارند اما دست هایی در کار است تا آنها را به نابودی بکشاند. دست هایی از جنس خیانت…

آرون با همسرش در خانه پدری زندگی می کنند. وقتی پدرش می میرد وی مسئول برگزاری مراسم تدفین می شود، مراسمی که باید آبرومندانه برگزار شود. اما از همان ابتدا قرار نیست مراسم آبرومند باشد. مسئولین کفن و دفن جسد را اشتباه می آورند و کشمکش بین آرون و رایان رازهای خانواده را جلو چشم همگان برملا می کند...

فیلم، داستان زندگی بارنی پانوفسکی را به تصویر می کشد . بارنی ( پاول جیاماتی ) یک تهیه کننده به شدت خوش گذران تلویزیون است که اعتیاد به مشروب هم دارد. بارنی از نظر مشکلات اخلاقی نیز زبانزد عام هست و به این ترتیب او را به عنوان یکی از بدنام ترین تهیه کنندگان می شناسند! بارنی به تازگی با خانم جذابی به اسم کلارا ( راشل لفوری ) در رم آشنا شده است…

شرکتی بنام ریپو برای فروش اعضای بدن انسان ها با مردم قرار داد مي بندد و محلتي را تعيين مي كند تا آنها پول اعضاي خریداری شده را بدهند. اگر آنها نتوانند در زمان موعد به قراردادشان عمل کنند، شركت شكارچيان خود را به سراغ آنها مي فرستد تا آنها را كشته و اعضا را پس بگيرند...

سارق و کلاهبردار خرده پایی مشهور به کش از سوی ژولیا افسر یوروپل زیر نظر است، چون می پندارد کش در صدد طرح و اجرای نقشه ای بزرگ است. ژولیا اشتباه نمی کند، اما مانعی سر راه کش وجود دارد و آن تبهکاری است که در صدد یافتن و قتل اوست. چون کش به بهانه چاپ مقادیری یوروی تقلبی، کلاه وی را برداشته است. کش هنگام فرار از چنگ او مجبور می شود به ژولیا پناه ببرد. ولی ژولیا نیز که پلیسی فاسد است با هدف شراکت در غنایم به وی پناه داده و شروع به همکاری با وی کند. کش که همزمان با دختر یکی از مشهورترین و بدنام ترین سارقان فرانسه موسوم به ماکسیم طرح دوستی ریخته، مجبور به همکاری با ماکسیم در سرقت مقادیر هنگفتی الماس می شود. در حالی که پلیس فرانسه به ژولیا مشکوک شده و مراجعه شان به مافوق وی نیز سبب ایجاد شبهه نزد وی می شود. نقشه با موفقیت انجام می شود، اما ژولیا قصد دارد تا همه الماس ها را به تنهایی تصاحب کند

فیلم لبه تاریکی، داستان کارآگاه دایره جنایی «توماس کریون» (مل گیبسون) است، هنگامیکه تنهادخترش را به قتل می رسانند و او در پی یافتن قاتلین دخترش پی به رازهای بسیاری می برد که نه تنها از زندگی پنهان دخترش پرده بر می دارد بلکه از بعضی از قرارهای پنهانی دولتی نیز خبر می دهد، او می فهمد که دخترش بعنوان یک فعال سیاسی مشغول بکار بوده و حالا ماموران دولتی سعی در از بین بردن شواهد دارند...