
ووجین هر روز که از خواب بیدار می شود در قالب یک شخصیت جدید می باشد، البته بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت و ملیت اش. گاهی اوقات یک مرد و گاهی اوقات زن است. البته درونش همان شخصیت اصلی و سابقش است اما بیرون و ظاهرش هربار تغییر می کند. او زیاد از این وضعیت راضی نیست و تنها عنصر مثبت زندگی اش دختری است که رازش را می داند اما با این حال همچنان دوستش دارد...

“موردکای” و “ریگبی” دو دوست وفادار و صمیمی اند که از کودکی با یکدیگر بوده و ماجراجویی های زیادی را پشت سر گذاشتند. یک روز آنها متوجه می شوند که یک شیطان شرور و بدجنس در قالب معلم تنیس به شهر آنها امده است و آنها برای نجات شهر خود و مابقی انسان ها باید با این شیطان مبارزه کنند و او را نابود سارند...