
جنگ های داخلی امریکا. «سرهنگ جاشوآ لارنس چیمبرلین» (دانیلز) یکی از مغزهای متفکر ارتش شمالی هاست. «ژنرال تامسن استون وال جکسن» (لانگ) و «ژنرال رابرت.لی«(دووال) نیز در خدمت نیروهای کنفدراسیون هستند. با اعلام جنگ، سرنوشت «چیمبرلن»، «جکسن» و «لی» پی گرفته می شود و فرایند جنگ در ماناساس، آنتیتام، فردریک برگ و چانسلرزویل دنبال می شود...

سال ۱۸۸۴. افسر جوان ارتش بريتانيا، «هري فورشم» (لجر) از مبارزه با شورشيان مسلمان سوداني خودداري مي کند. صميمي ترين دوستش، «جک دارنس» (بنتلي)، در واکنش به اين عمل، پر سفيدي (به نشانه ي بزدلي) برايش مي فرستد. دو تن ديگر از هم قطارانش نيز چنين مي کنند و سرانجام چهارمين پر را نامزد «فورشم» (هادسن) به دست او مي رساند...

جنگ جهانی دوم. «بن» و «چارلی» ، دو سرخ پوست ناواهو به نیروی دریایی می پیوندند تا «رمزگویان پیام های سر بسته» باشند و بتوانند رمزهای نظامی جدید امریکایی را که بر اساس زبان سرخ پوست های ناواهو طراحی شده ترجمه کنند. «جو اندرس» و «پیت آندرسن» نیز مأمور محافظت از «بن» و «چارلی» می شوند…

«ولاديسلاف شيلمان» (برودي) پيانيست با استعدادي است که در يک خانواده ي يهودي ثروتمند لهستاني به دنيا آمده است. پس از اشغال لهستان توسط نازي ها، «ولاديسلاف» را به اردوگاه کار اجباري مي فرستند. اما او فرار مي کند و طي چند سال بعد، در حالي که تلاش دارد به دست نيروهاي اشغال گر اسير نشود، از خانه اي متروک به خانه اي ديگر مي رود.


اين مینی سريال ماجراي گروهاني از نيروهاي چترباز آمريکايي را از دوران آموزش در آمريکا و انگليس تا پايان جنگ جهاني دوم در آلمان تعقيب ميکند. ماجرا کاملا بر اساس واقعيت است و به نحوي که در انتهاي هر قسمت کهنه سربازهايي که در سريال دوران جواني آنها را ميبينيم، هر کدام چند جملهاي مرتبط با مضمون سریال توضيح ميدهند.