ماروین فلوت، که ممکن است بزرگترین کارآگاه تاریخ باشد، یک راز دارد که هنوز نمی تواند آن را کشف کند: خانواده اش. او از هر راهی پیروی می کند تا خودش را با همسر سابقش که هرگز از عشق ورزیدنش دست برنداشت، نجات دهد.
مدیر بالیوود که توسط یک مدیر عامل آمریکایی استخدام شده می خواهند یک فیلم در مورد اسامه بن لادن بسازند اما ...
صاحب یک مزارع با همسر جدید یکی از کارمندانش درگیر می شود.
جین هایس یک خانوم ۳۰ ساله آمریکایی است که شیفته ی کالین فیرث بازیگر نقش آقای دارسی در فیلم غرور و تعصب نسخه ی ۱۹۹۵ است و آرزو دارد که یک مرد خوب انگلیسی را تصاحب کند...
پری، که مدیریت یک فروشگاه تشک را بر عهده دارد، نقشه‌ای جسورانه برای جلب توجه دختری که به او علاقه‌مند است، طراحی می‌کند. اما این تلاش‌ها زمانی به بیراهه می‌روند که صحنه‌سازی ربودن برادر آن دختر، ابعادی فراتر از تصور او پیدا می‌کند.
وقتی یک گروه مزدور یک مراسم عروسی مجلل را به گروگان می‌گیرند، اصلاً نمی‌دانند چه چیزی در انتظارشان است، زیرا ساقدوش عروس در واقع یک مأمور مخفی است که آماده است بر سر هر کسی که بخواهد عروسی بهترین دوستش را خراب کند، آتش بریزد.
دختری دانشجو ناگهان خود را درون رمان عاشقانه مورد علاقه‌اش می‌بیند و به شخصیت فرعی آن تبدیل می‌شود. او سعی دارد داستان را طبق مسیر اصلی جلو ببرد، اما پس از یک شب مشترک با قهرمان مرد داستان، همه‌چیز تغییر می‌کند. با اینکه او تلاش می‌کند عشق اصلی داستان را به مسیر خودش بازگرداند، اما سرنوشت باعث می‌شود عشق قهرمان همیشه به سمت او بازگردد و مسیر داستان را دگرگون کند.
«ويلي» (لوري) همراه دوستش، «ادي» (ادسن)، در نيويورک زندگي بي هدفي را مي گذارند و به همين دليل از ورود مسافر ناخوانده، «اوا» (بالينت)، دختر عموي مجارستاني خود به خانه اش راضي نيست. پس از ده روز «اوا» نزد عمه اش، «لوتي» (استارک) در کيلولند مي رود. «ويلي» و «ادي» سراغ «اوا» مي روند...
زد و ادیسون، پس از گذراندن سال اول دانشگاه، در طول یک سفر تابستانی جاده‌ای، با دو دنیای متخاصم سانی‌ساید و شیدساید مواجه می‌شوند. در این سفر، آن‌ها همچنین با دو گروه تازه از هیولاها آشنا می‌شوند.