
"گلن" و دوستش "کول" با قطاری که حامل ساکنان مناطق دولتی ست از میزوری به سمت اورگان در حرکت هستند.آنها در خارج از پورتلند ساکن می شوند و با رسیدن زمستان آنها مجبور می شوند غذا و تجهیزات نگه داری شده در پورتلند را از چنگ ماموران فاسد دولتی آزاد کنند.در راه بازگشت "کول" نقشه رساندن تجهیزات به اردوگاه جویندگان طلا را می کشد و...

آغاز جنگ جهانى اول . « چارلى » ( بوگارت ) با قايق فرسوده ى « افريكن كويين » مايحتاج مردم را در چند دهكده ى افريقاى جنوبى به دستشان مى رساند . او در يكى از توقفهايش با پير دخترى به نام « رز » ( هپبرن ) ، خواهر كشيش « ساموئل » ( مورلى ) آشنا مى شود . پس از چندى تصميم مىگيرد او را از منطقه خارج كند...