
«دکتر سوزان مکليستر» (باروز) با مطالعه و انجام آزمايش هايي در مورد کوسه ها، در پي باززايي بافت هاي مغز آدمي است. او با تغيير و اصلاح DNA کوسه ها، آن ها را به درجه ي هوشمندي انسان ها نزديک تر کرده. «مکليستر» و گروهش سرگرم کار روي يک کوسه ي اصلاح شده هستند که حيوان به هوش مي آيد. کوسه به محققان حمله و آزمايشگاه آنان را ويران مي کند.

بعد از اتفاق هایی که برای گانزو روی داد او فهمید که یک سری رفتار عجیب و غریب پیدا کرده است بعد دریافت که یک بیگانه است و خواست تا با بقیه بیگانگان که خود هم فکر میکرد از همان نوع است ارتباط برقرار کند اما توسط یک سازمان محرمانه منعصب دولتی به بهانه اثبات وجود زندگی فرا زمینی دستگیر شد. از آن رو کرمیت و یک باند برای نجات گانزو دست به کار شدند و ...

«آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژآنس جاسوسي معتبر بين المللي در دهه ي ۱۹۶۰ که اکنون در دهه ي ۱۹۹۰ اعتبارش را از دست داده، مطلع مي شود نابغه ي جنايت و همزاد او، «دکتر شيطان» (مايزر) راز جذابيت او را دزديده و به عنوان آخرين نقشه ي شيطاني به سال هاي دهه ي ۱۹۶۰ برگشته؛ بنابراين «پوئرز» هم براي به دست آوردن دوباره ي جذابيتش، بايد در زمان به عقب برگرد.