
«هالي پارکر» (لوهان) و «آني جيمز» (لوهان)، کمي پس از تولد از يک ديگر جدا شده اند و يکي با مادرشان، «اليزابت» (ريچاردسن) زندگي مي کند و ديگري با پدرشان«نيک» (کواييد). اين دو که براي نخستين بار در يازده سالگي در يک اردوگاه تابستاني با يک ديگر رو به رو شده اند، تصميم مي گيرند جاي شان را با هم عوض کنند...

«سیدارت» (امیر خان) یک بوکسر تازه کار است، که گذراندن وقت با دوستانش را به کار کردن ترجیح می دهد. برادر بزرگتر او برای یک تبه کار مشهور کار می کند. سیدارت با دختری بنام «آلیشا» (رانی) آشنا می شود و فیلم در مورد داستان عشق سیدارت و آلیشا، و همینطور اصلاح شدن سیدارت، در پی یک سری ماجراها است...

«ماتکو» (سوردزان) با پسر هفده ساله ي خود، «زاره» (آيديني) در کنار دانوب زندگي مي کند. او پس از يک بدبياري تجاري، به آدم تبهکار و پولداري به نام «دادان» (تودورويچ) بدهکار مي شود. «دادان» خواهري به نام «آفروديتا» (ابراهيمووا) دارد و مي خواهد او را شوهر بدهد. «ماتکو» و «دادان» قرار مي گذارند که «زاره» با «آفروديتا» ازدواج کند. اما «زاره» به دختر ديگري دل بسته است و «آفروديتا» هم منتظر مرد رؤيايي خويش است...