

کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.

این فیلم اقتباسی از کتاب پرفروش مگ ولیتزر Meg Wolitzer احترام همگان را برانگیخته است. پشت هر مرد بزرگ، همیشه یک زن بزرگتر وجود دارد، همسری متعهد و کامل که چهل سال عمر خود را قربانی آرزوها و جاه طلبی های شوهرش میکند. در واقع پیمان سرنوشت ساز آنها یک مصلحت ناعادلانه است. تا اینکه آنها به نقطه شکست میرسند و جون در آستانه دریافت جایزه نوبل ادبیات توسط جو او را ترک میکند...