
فیلم در پاریس دهه ۱۹۳۰ روی میدهد و درباره هوگو کاباره یک پسر بچه یتیم است که در ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس زندگی میکند. برخورد تصادفی هوگو با ژرژ ملییس از پیشگامان سینمای صامت به دوستی با دخترخوانده او، ایزابل و ماجراهایی اسرارآمیز مربوط به پدرش و یک آدمماشینی میانجامد…

این فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده است و داستان یک کارگر فاضلاب به نام لئوپولد سوشا می باشد که لوف، یک شهر تحت اشغال نازی ها در لهستان زندگی می کند. در یکی از این روزها لئوپولد با گروهی از یهودیان که در حال فرار از دست نازی ها هستند رو به رو می شود و آنها از او کمک می خواهند تا آنها را از نازی ها مخفی کند و لئوپولد نیز آنها را در ازای پول در هزارتوی فاضلاب شهر مخفی می کند و…

بامداد شروع حقوق مدنی، سه بانوی اهل می سی سی پی در شرف برداشتن قدمی اعجاب انگیز در زندگی شان هستند. یکی از این سه بانو «اسکیتر» ۲۲ ساله است که به تازگی از دانشگاه به خانه برگشته و بزرگترین غصه ی مادرش هم اکنون ازدواج اوست. بانوی دیگر خانومی دورگه ی امریکایی افریقای حکیمی به نام «آیبیلین» است، او خدمتکاری است که به تازگی فرزندش را از دست داده. و بانوی سوم «مینی»، بهترین دوست آیبیلین است که به دنبال شغلی محترمانه می گردد. با اینکه این خانم ها تفاوت های بسیاری دارند اما دست سرنوشت آنها را با هم همراه می کند تا نقشه ای محرمانه و حیاتی را پیش ببرند...

داستان فیلم در هالیوود و بین سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ اتفاق می افتد. «جورج والنتین» (ژان دوژاردین) هنرپیشه خوش سیمای سینمای صامت هالیوود است که رقیبی برای خود نمی بیند. اما بعد از آنکه سینمای صامت به سینمای ناطق تغییر می یابد، جورج والنتین محبوبیت خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده می شود تا اینکه...