
"ماچته" نوجوانی است که در کشوری با وضعیتی دشوار زندگی می کند. مادرش در حال مرگ است و پدرش از او مراقبت نمی کند. یک شب در میان جنگل او با "آرسن" آشنا می شود. "آرسن" شکارچی دهکده است. او تصور می کند پلیس دهکده را به قتل رسانده است. او تلاش می کند از "ماچته" استفاده کرده و برای خود یک عذر موجه بسازد...

چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود به برای پیدا کردن کار به شهر میلان می روند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند. اما پیدا کردن کار به این سادگی ها هم نیست و برادر ها با مشکلات جدید تری رو به رو می شوند...