
این فیلم دنباله "زندگی و دیگر هیچ" ساختهی عباس کیارستمی می باشد. در روستايِ كوكر (اطراف رودبار ایران)، حسين به خواستگاريِ دختري بهنامِ طاهره ميرود. چون خانه ندارد به او پاسخِ منفي ميدهند. همان شب زلزله تمامِ مردم را بي خانه ميكند. حسين در بي خانماني خود را با همه يكسان ميبيند و خوشحال هم هست. هفت روز ميگذرد، در سرِ مزارِ «خدابيامرزها» حسين متوجه ميشود طاهره و مادربزرگش زنده ماندهاند. همان موقع گروهي برايِ ساختنِ فيلم به كوكر ميآیند و...

فِرِش یک پسربچه ۱۲ ساله می باشد که کارش فروش مواد مخدر است. فِرِش در یک مجتمع مسکونی شلوغ در کنار عمه و پسر عموهایش زندگی می کند. پدر او تبدیل به یک فرد بیکار و بی مصرف خیابانی شده، اما هنوز هم گاهی اوقات به بهانه بازی کردن شطرنج با فِرِش ملاقات می کند. خواهر او نیز با کسانی که از فِرِش مواد میخرند، همخوابه می شود. اما با گذر زمان فِرِش متوجه می شود که دیگر نمیخواهد مواد بفروشد و...

در شهر دور افتاده و سوت وکور آندورا در ايالت آيووا، «گيلبرت گريپ» (جانی دپ) از برادر عقب مانده ي خود «آرني» (لئوناردو دي کاپريو) و مادرش که از فرط چاقي هيچ گاه از خانه خارج نمي شود، مراقبت مي کند. با ورود «بکي» (لوييس) ـ که همراه مادر بزرگش سفر مي کند ـ به شهر، «گيلبرت گريپ» براي نخستين بار عشق را تجربه مي کند...