
«فارستر» (کانري)، نويسنده اي که پس از بردن جايزه ي پوليتسر در چند دهه ي قبل ديگر کتابي ننوشته، و «جمال» (براون)، پسري شانزده ساله که اشتياقي نهفته براي نوشتن دارد، در دنياي خود زندگي مي کنند. «جمال» روزي از سر اتفاق با «فارستر» آشنا مي شود. اين دو، پس از آشنايي اوليه، يک ديگر را به نوشتن تشويق مي کنند و به رغم تفاوت سن و پايگاه طبقاتي شان، با هم رفيق مي شوند.

تولسای اوکلاهما، اواخر دهه ی ۱۹۶۰. درگیری های دار و دسته های نوجوانان و جوانان، «گریسرها» و «ساک ها»، نتایج غم انگیز و تراژیکی به بار می آورد. شرح فیلم: اثر بلند پروازانه ی دیگری از کوپولا، که با وجود داشتن لحظه ها و صحنه های تأثیرگذار و ماندنی، فیلمی است متوسط. موسیقی کارمینه کوپولا با عظمت است و بازی همه ی بازیگران نوجوان فیلم از هاوئل در نقش اصلی تا تام کروز در یک نقش فرعی فوق العاده است. یک مجموعه ی تلویزیونی (۱۹۹۰) نیز بر مبنای فیلم ساخته می شود.