یک دختر نوجوان پس از اینکه از یک تصادف رانندگی که جان دوستش را گرفت ، جان سالم به در می برد ، معتقد است که با او از دنیای آخرت ارتباط برقرار می کند...
پس از محبوبیت جودی کریمن، ارتباطات نادرست او شروع به ایجاد شکاف با اطرافیانش کرد و اکنون او واقعاً نیاز دارد که ...
راکل تمام زندگی خود را دیوانه آرس، همسایه جذاب و مرموز خود بوده . او بدون اینکه از پنجره دیده شود او را تماشا می کند و با تاسف او حتی یک کلمه هم با آرس رد و بدل نکرده است ...
دبیرستانی تبدیل به محل اولیه شیوع ویروس زامبی میشود. دانش‌آموزان گیرافتاده باید برای راه خروج مبارزه کنند یا تبدیل به یکی از مردگان شوند…
اوری، نوجوانی که تمایل به کمال گرایی دارد، از دوستش لارسون دعوت می کند تا به او کمک کند تا برای اولین بار با دوست راه دور خود آشنا شود...
ویروس مَردکُش: یک ویروس مرگبار که ۹۹.۹% مردهای زمین رو از بین برده. میزوهارا ریتو در طول ۵ سال گذشته در خواب کرایوژنیکی بوده و تاچیبانا اریسا، دختر رویاهاش، رو تنها گذاشته. وقتی ریتو از خواب سرماییش بیدار میشه وارد یک دنیای عجیب از لحاظ جنسی میشه که توش خودش به عنوان باارزش‌ترین منبع سیاره به حساب میاد. ریتو و چهار مرد باقی‌مونده دیگه صاحب ثروت زیادی میشن در ازای یک ماموریت: تا جایی که می‌تونن برای افزایش جمعیت زمین، زن‌ها رو باردار کنن. در حالی که ریتو فقط میخواد اریسا رو پیدا کنه که ۳ ساله گم شده. آیا ریتو میتونه نگاهش رو به هوس‌ها ببنده و عشق واقعیش رو پیدا کنه؟
چوی وونگ (Choi Woo Shik) و گوک یون سو (Kim Da Mi) ۱۰ سال پیش از هم جدا شدند. آنها به هم قول دادند که هیچ وقت همدیگر را نبینند، اما مستندی که در دوره دبیرستان ساخته بودند، ناگهان محبوب میشود و حالا مجبورند بار دیگر جلوی دوربین بروند…
داستان بزرگ شدن آلانا کین و گری ولنتاین ، که در آن به این طرف و آن طرف می‌روند، عاشق می‌شوند و در سال ۱۹۷۳ و دره سن فرناندو زندگی می‌کنند...
اولین روز شوکو کومی در دبیرستان معتبر ایتان است و او همی الانش هم به مقام مادونای مدرسه رسیده. او با موهای سیاه بلند و ظاهری برازنده توجه هرکسی را که به او برخورد کند؛ جلب می‌کند. فقط یک مشکل وجود دارد - با وجود محبوبیتش، شوکو در ارتباط برقرار کردن با دیگران افتضاح است. هیتوهیتو تادانو دانش‌آموزی متوسط در این دبیرستان است. با شعار زندگی خود موقعیت را درک کن و اطمینان حاصل کن که از دردسر دور باشی ، به سرعت متوجه شد که نشستن در کنار شوکو او را به دشمن همه در کلاس خود تبدیل می‌کند یک روز، به طور تصادفی، هیتوهیتو با صدای میو گفتنِ شوکو از خواب بیدار میشود. او می‌گوید چیزی نشنیده است و باعث فرار شوکو میشود. اما قبل از فرار، هیتوهیتو تصور می‌کند که شوکو قادر نیست به راحتی با دیگران صحبت کند - در واقع، او هیچوقت نتوانسته یک دوست پیدا کند. هیتوهیتو تصمیم می‌گیرد به شوکو کمک کند صد دوست پیدا کند تا بتواند بر اختلال ارتباطی خود غلبه کند.