
"جان" و "لاورا" بکستر در ونیز با دو خواهر که یکی از آنها ادعا می کند واسط ارواح است آشنا می شوند.او اصرار می کند که روح دختر آنان که به تازگی غرق شده را می بیند."لاورا" شیفته حرفهای او می شود اما "جان" متقاعد نمی شود اما بعد از مدتی او دختر خود را در خیابان می بیند که لباس قرمزی پوشیده و ...

"اوشار" از اینکه می خواهد تعطیلات تابستانی را به همراه پدر خود بگذراند هیجان زده است تا اینکه متوجه می شود دوست دخترش "ریوکو" نیز همراهی اش می کند. "اوشار" تصمیم می گیرد به خانه عمه خود در حومه شهر برود. او به همراه خود دوستان مدرسه اش را می برد، اما آنها خبر ندراند عمه او مرده و خانه جن زده شده...