
داستان فیلم در مورد زی ملقب به "ملکه مرگ"، قاتلی بیرحم و مزدور است که شهرت او زبانزد خاص و عام است. اما زمانی که از به قتل رساندن زنی نابینا سر باز میزند، در گردابی از شکار و تعقیب گرفتار میشود. همکاران جنایتکارش برای انتقام به دنبال او هستند و یک کارآگاه مصمم نیز در پی دستگیری اوست.


یک کاپیتان پلیس جوان و یک کارآگاه باهوش اما کمی عجیب و غریب، درگیر پروندهای پیچیده از قتلهای سریالی میشوند. قاتل این جنایات، با طراحی صحنههای جرم به شکل بازیهای کلمات رمزآلود، چالش بزرگی را پیش روی آنها قرار داده است. حالا این دو مامور باید با هم همکاری کنند تا با حل این معماهای مرگبار، هویت قاتل را فاش کنند.

داستان فیلم آینده ای نه چندان دور را روایت می کند. آینده ای تاریک که در آن آب به مهمترین منبع در زمین تبدیل شده و به ندرت یافت می شود. همه جای جهان را بیابان فرا گرفته است و هرکسی حاضر است به خاطر جرعه ای آب دیگری را به قتل برساند. شخصیت اصلی بازی یعنی "ارنست هولم" به همراه کودکان خود "جرم" و "مری" در این دنیای وحشی در مزرعه ای زندگی میکند و وظیفه دارد ضمن تامین آب خانواده ی خود از آنها محافظت کند...