کاپیتان"فاستو" نابینا, بهمراه پسری جوان که دانشجوی افسری است عازم سفری یک هفتگی به ناپل میشود. او نام پسر جوان را "کیکو" میگذارد و راه و رسم لذت بردن از زندگي را به او میآموزد. ولی وقتی که در ناپل با دختر مورد علاقه خود "سارا" برخورد می کند...
«آلیس گراهام» (برستین) بیش تر وقتش را به میانجی گری میان شوهر عبوسش، «دانلد هایت» (بوش)، و پسر یازده ساله ی بازیگوش شان، «تام» (لوتر) می گذراند. تا این که «دانلد» در سانحه ای کشته می شود و «آلیس» تصمیم می گیرد به دنبال آرزوی دیرینش، خوانندگی، برود.
کاراگاه پوآرو در مورد قتل سرمایه داری تحقیق میکند که در قطار و به وسیله خنجری به قتل رسیده است، در حالیکه آن قطار به علت طوفان در کوههای صربستان متوقف شده است...