
"لو" یک گنگستر خرده پا است که به دختری جوان به نام "سالی" آشنا می شود.همسر "سالی" با مواد مخدری که از مافیا دزدیده است پیدایش می شود.او مواد را به "لو" می دهد تا آنها را به فروش برساند اما قبل از بدست آوردن پول آنها کشته می شود.مدتی بعد صاحب مواد مخدر پیدا شده و تهدید می کند اگر آنها بازگردانده نشوند "سالی" را خواهد کشت...

شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-۳P۰ فرار می کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می برند اما بعدا توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R۲-D۲ از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می بینند. آیا اسکای واکر می تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟

سال ۱۵۷۳. در جنگ بر سر کيوتو، «شينگن تاکه دا» (ناکادايي)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست يک تيرانداز کمين کرده، زخم مهلکي برمي دارد و به برادرش «نابوکادو» (يامازاکي) دستور مي دهد تا سه سال مرگ او را مخفي نگاه دارد. «نابوکادو» يک دزد عفوخورده (ناکادايي) را مجبور به ايفاي نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» مي کند.