
این فیلم بر اساس رمانی به همین نام اثر آنا تاد ساخته شده و داستان دختر جوانی به نام تسا را روایت می کند. تسا دختری وظیفه شناس و متعهد است که به معشوقه دبیرستانی خود وفادار است. او با جاه طلبی های زیاد و آرزوهای بسیار بزرگ وارد دانشگاه می شود اما هنگامی که با پسری مرموز به نام هاردین اسکات دیدار می کند، همه چیز عوض می شود. هاردین که پسری گیرا و سرکش است، تمام افکار و زندگی تسا را به چالش می کشد…

جایی دور از مسیر اصلی، تو بیابانهای نوادا، یه مجموعه خصوصی هست که مسافرا بهش "واحد گمشده" گفتن. یه مکان کنار جاده برای اونایی که از سفر خسته شدن. حس جذابیت و شور مثل طاعون تو اینجا وجود داره که بهتون قول میده بیشتر از تشنگی آب رو از بین ببره. مردم با صدای دلنشین این مکان تاریخی رو به سمت خودشون جلب میکنن و خودشون رو پیدا میکنن که توی این گوشه جادویی از بیابان توسط روحانیان خونگرمانه گرفتار شدن. اینجا استاد معمولی روانشناسی (تابیتا استیونز) در حرارت hedonistic گم میشه و از طریق یه سری دیدارهای حسی، ملکه واحد گمشده میشه و هرکی که خودشو نزدیکش کنه، توی یه قلاویز جوشان از اکستازی خورشیدی دعوت میشه.